نشریه دانشجویی مستضعفین

امام خمینی (ره): من امیدوارم که یک حزب به اسم حزب مستضعفین در تمام دنیا به وجود بیاید و همه مستضععفین با هم در این حزب شرکت کنند و... ندای اسلام را و وعده اسلام را که حکومت مستضعفین بر مستکبرین است و وراثت ارض برای مستضعفین است متحقق کنند. صحیفه امام جلد 9 صفحه 280

نشریه دانشجویی مستضعفین

امام خمینی (ره): من امیدوارم که یک حزب به اسم حزب مستضعفین در تمام دنیا به وجود بیاید و همه مستضععفین با هم در این حزب شرکت کنند و... ندای اسلام را و وعده اسلام را که حکومت مستضعفین بر مستکبرین است و وراثت ارض برای مستضعفین است متحقق کنند. صحیفه امام جلد 9 صفحه 280

نشریه دانشجویی مستضعفین
آخرین نظرات

                                                               به نام خداوند زیبا

اگر برای درد های جامعه مان،به سان مرغ سرکنده به خود بپیچیم کم است.درد را نمیبینیم در صورتی که خورمان از جامعه بیرون امدیم .میگوییم تا خودمان را نسازیم درد را نمیفهمیم،در صورتی که درد را کافر هم میفهمد.میگوییم تا خودمان را نساخته ایم بابد دست روی دست بگذاریم.راه کار حل مسأله هامان را نمیدانیم میگوییم علتش در این است که خودسازی نکرده ایم.نه برادران وخواهران من ما از بس دور خود چرخیده ایم و هیچ کاری نکرده ایم(علم مان بی عمل است) راه را گم کرده ودر کوچه پس کوچه های دین به دنبال فهم مسأله هستیم.میگوییم کسی که دغدغه ندارد تا به  وظیفه اش عمل کند به خاطر بی اخلاقی اش است.که این طور نیست.وجدان ادمی با جلسه اخلاق روشن نمیشود.وجدان زمانی روشن میشود که ادمی خودش را در درد دیگری سهیم کند.همین وبس....

در حال حاضر چیزی که در دانشگاه ها به وفور میتوانیم پیدا کنیم تشکل است.در داخل هر تشکلی که وارد شویم ،یه سری ادم دور هم جمع شدند  که حرف های خوب خوب میزنند،هم دیگر را مانند فیس بوک لایک یا دیسلایک میکنند.خودشان را به بی دردی میزنند.بعد هم یک بدبختی که میگوید گفتمانمان نباید محدود به یک جمع در حالت ایده ال ده نفره بماند.باید جذب صورت بگیرد. در مجموع منفور مشود که آقا با سه نفر هم میشه همه کار کرد،امام یک نفر بود،نه عزیزان من یک ملت امدند از نظر ایدئولوژی با امام یکرنگ شدند تا انقلاب به وقوع پیوست.

اولین اولویت هر تشکل باید این باشد که همه را یک صدا کند گفتمانش محدود نباشد که اگرگفتمانش محدود باشد محکوم به فناست.هر چند که مابیاییم دور هم جمع شویم و به خود ببالیم که اقا رفقای تشکلی ما دستشان به  فلان جا بند شده .این گفتمان سازی که ماها مد نظر  داریم توانایی هماهنگ کردن یک جمع ده نفری را هم ندارد ودر نتیجه مجبور میشویم دست به دامان مربی کلاس اخلاق شویم  برای تشکلمان.

میرسیم به همان محدود نبودن گفتمان،گفتمانی در جامعه حق نفس کشیدن دارد که درد مردم باشد.این درد بودن حتی میتواند با واسطه هم باشد  یعنی شاید الان مشکلی در جامعه وجود داشته باشد(درد)که به دلایلی ایجاد شده و هر تشکلی باید به درمان این دردها برسد،وگرنه از مردمش جدا میشود بطور مـثال در دانشگاه ما چند نفر اسم کانون قسط را شنیده اند(این همان محکوم به فنا بودن است).باید به داد مردم رسید از دست این ظلم و بی عدالتی،وگر نه سر امام بر روی نی میرود.بگذریم .........

زمانی یک نفر میتواند ادعا کند که جریان سازی کرده که جامعه با نفس کشیدنش نفس بکشد.و در ان زمان میشود مطالبات را در سطح کلان مطرح کرد.ولیکن ما فعلا در این مانده ایم که هر حرکتی باید حفظ آبرو کند برای تشکل.نکند یکوقت درش را تخته کنند (انوقت ما کجا برویم همدیگه رو لایک کنیم!!!!!!!فیسبوک هم که فیلتره) در صورتی که در خیال خودمان میپنداریم درش تخته نیست.و امت حزب الله را هر روز محجورتر و سرخورده تر میکنیم.انچنان که دیگر کسی به آدم ریشدار اعتماد نکند،و فقط او را باتوم به دست بی سواد ببیند،اورا کسی ببیند که خط قرمزش ولی فقیه است نه عدالتخواهی،حالا هی قسم و آیه بیاوریم که ماهم جزئی از این جامعه ایم(در این باب رجوع شود به ضعف های اپیدمی شده امت حزب الله3[*]) تشکلی که ارزشی در جامعه از نظر مردم آن جامعه نداشته باشد حتی اگر یک چراغ را برای یک ثانیه روشن نگه دارد ظلم به بیت المال کرده است.

در ختم کلام باید عرض کنم،مدیران آینده این مملکت الان در دانشگاه ها حضور دارند.اگر الان با درد های جامعه مانوس نشوند ،عدالتخواهی برایشان آرمان نشود,صد سال دیگر هم بگذرد،آسمان به زمین بیاید و زمین به آسمان اوضاع هیچ تغییری نمیکند.بدتر میشود که بهتر نمیشود.

                                                                                                                                               اجرتون با آقا صاحب الزمان


[*]سایت عدالتخواهی:http://edalatkhahi.ir/archives/14356

  • علی ملا اسماعیلی

نظرات  (۱۰)

  • سرباز جنگ نرم
  • سلام دوست عزیز.
    با این که باید جزب صورت بگیره موافقم اما نه هر کسی. با این که خیلی از تشکلهای دانشگاه کاری نکردند موافقم و اکثراً الکی خوش هستند. اما این رو بدونید که لازمه درد داشتن (البته قابل قبول از نظر اسلام) از نظر شهید مطهری اولاً شناخت خود و سپس شناخت خدا هستش و اگر این نباشه میشه مثل خیلی از مکاتب الآن که انسان کامل رو کسی میدونند که فقط درد دیگران رو داشته باشه و تمام. البته خود سازی و تزکیه نفس باید با عمل هم همراه باشه و جامعه ما از عمل نکردن افرادی مثل ما رنج میبره.
    سلام.ممنون از نظرتون.به نظر من خود سازی هر فردی دست خودشه.تشکل ها باید اولویت بندی داشته باشند.صحبت من. این است که اولویت تشکل ها باید رسیدگی به حال جامعه باشد نه خود سازی اعضا ی تشکل
  • سرباز جنگ نرم
  • بله اما این دلیل نمی‌شود که خودسازی نادیده گرفته شود
  • بهنام خان محمدی
  • سلام برادر
    مطلبی که نوشتی همون صحبت های داخل جلسه هستش، شما منظور بنده رو متوجه نشدی حتما باید باهم صحبت کنیم. مسئله اخلاق و اخلاق تشکیلاتی خیلی مهمتر از این هاست. اگر اخلاق نباشه تشکل به انحراف کشیده میشه، اگر اخلاق نباشه شما درد مردم رو نمی‌فهمی اگر هم بفهمی خودت میزنی به کوچه چپ، نمونه های دانشجوهای اینطوری کم نیستن، طرف دوران دانشجوییش بچه بسیجی بوده امام خامنه‌ای امام خامنه‌ای میکرده اما الآن از صدای آمریکا سر درآورده!!! به نظرت چرا؟ در ضمن اخلاق گستره زیادی داره، اگر در همون جذب و گفتمان سازی هم اخلاق نباشه به نطرت امکان داره چه مشکلاتی پیش بیاد؟!!
    به نظر شما همون حضرت امام(ره) که شما فرمودی مردم پشتیبانش شدن تا انقلاب به ثمر نشست قبل از ایدئولوژی امام جذب چیه امام شدن؟
    تو این عالم افرادی بیشتر از ائمه معصومین(علیهم السلام) به فکر درد مردم بودن؟ نه نبودن در عین حال با اخلاق‌ترین مردم عالم اهل بیت (علیهم السلام) هستن... بحث خیلی زیاده در این باب خواستی باز با هم صحبت می‌کنیم.
    راستی نظر دوستمون سرباز جنگ نرم هم خیلی خوبه و به نکته مهمی اشاره کرده دوباره بخونش
    خلاصه کنم اخلاق خیلی خیلی مهمه...
    یاعلی
  • علی ملااسماعیلی
  • من مشکلم سر اینه که.بچه های ما اونقدر درگیر جلسات داخلی خودشون شدند که اصلا هدف ندارند.نفس این جلسات خیلی هم خوبه.ولی کل دانشگاه باید هدف باشد.نه ده نفر ادم.یک دانشجو مگه چند سال تو دانشگاه میتونه فعالیت اینچنینی داشته باشه.اون کسی رو هم که شما میگویید از صدای امریکا سر در آورده به خاطر شرکت نکردن توی کلاس اخلاق نیست،ان بخاطر این است که  حقش راضایع کردند،آن بخاطر این است که همه تو مملکت ما دنبال شکیات نمازشان هستند،درگیر کلاس اخلاقشان هستند،اصل را ول کردند چسبیدند به چهار تا تار مویی که از روسری یه آدمی بیرون مانده،باور کنید اگر برای همون ادمی که الان از صدای امریکا سر در اورده شما ده سال پیش کلاس اخلاق میگذاشتید به حال اون هیچ فرقی نمیکرد،چون اون آدم بعلت بی بخار بودن ما بچه مثلا حزب اللهی ها سر خورده شده،چون حقش ضایع شده الان در جبهه روبه رو میجنگد
  • ناصر باغستانی
  • سلام رفقا
    در وبلاگم یک مطلب در مورد استاد قرائتی نوشتم که به نظرم به درد تشکیلات قسط هم میخوره . دوست داشتید استفاده کنید.
    دوست ندارم در بحث هایتان شرکت کنم تا فضای تضارب آرا کم شود. اما یک نکته بگم : اخلاق تشکلاتی زمانی که تشکیلات هدف ندارد ، خیلی معنا ندارد. تجربه به حقیر نشان داده رذایل اخلاقی درون کار خود را هویدا می کند.
    شما تا اختلافات و مشکلات رفتاری خود را نشناسید نیازی به درمان خود نمی بینید .مثلا اگر فردی تنها در کوه زندگی کند، طبیعی است که با کسی دعوا نکند (چون کسی نیست که با آن دعوا کند!)اما در باب اخلاق تشکیلاتی حرف زیاد است و واقعا کسی نمی تواند منکر اهمیت آن ، شود.
  • علی ملااسماعیلی
  • سلام.ممنون از نظرتون....
    من حرف شما رو قبول دارم.نظر من این است که ما تا کاری برای خودمان تعریف نکردیم ودچار کلی گویی هستیم.و منتظریم اتفاقی بیفتد تا باتوم دستمان  بگیریم و یک عملی انجام دهیم اصلا جلسات اخلاقی برای تشکیلات فقط وقت تلف کردن است....نمیخواهم سیاه نمایی کنم ولی اگر حرکتی نشود.اگر حرکتی نکنیم راه برای حرکت های بعدیمان اگر هم بسته نشود حداقل ناهموار میشود.فعلا اولویت اینست که جبهه ی حزب الله چهره ی عدالتخواهی اش.مردمی بودنش.با محبت بودنش.دردکش بودنش را به جامعه نشان دهد،وگر نه سرخورده میشود،زمانی که شمر بر روی سینه امام حسین(ع)نشسته بود،مردمی بودند که در حال عبادت بودند.ما داریم از هدفمان دور میشویم.باز هم ممنونم که نظر دادین
  • بهنام خان محمدی
  • برادر به نظرم شما یه سری چیزها رو اشتباه متوجه شدی، صحبت هایی که کردی درست و منم قبولشون دارم اما نباید از اهمیت بحث اخلاق غافل شد، میشه هم جلسات اخلاق داشت و هم از جبهه ی حزب الله چهره ی عدالتخواهی اش.مردمی بودنش.با محبت بودنش.دردکش بودنش رو به جامعه نشان داد... اینها تناقضی با هم ندارند بلکه لازم و ملزوم هم هستند...
    با سلام
    بنده تو جلسه عرض کردم اگر همین چند نفر بخواهند واقعا کار کنند دانشگاه رو متحول میکنند ولی این در صورتی اتفاق می افتد که این افراد به درستی  از کاری که میخواهند انجام دهند اولا شناخت و ثانیا به آن  ایمان داشته باشند البته یک مرحله قبل آن این است که ما اول تعریف خودمون از کار رو مشخص کنیم اینکه ما میگوییم ما باید کاری انجام دهیم یعنی چی ؟ فرق منی که در دانشگاه دارم فعالیت میکنم با کسی که بیرونه و فارغ التحصیل شده چیه ؟ توقع ما از تشکیلاتی مثل قسط چیه ؟ نقد هایی رو که شما دارید مورد قبول بنده هم هست ولی بنده اشکال رو در همون اخلاق تشکیلاتی میبینم .شما وقتی یک کار کوچک رو به شخصی واگذار میکنی چندین بار باید پیگیری کنی که اون کار انجام شود توقع تحول دارید . در هر صورت  همین جمع های کوچک رو نباید دست کم گرفت همیشه تعداد اندکی هستند که تحول ایجاد میکنند ولی این تعداد افراد به معنای واقعی به وضیفه شان عمل میکنند .
  • علی ملااسماعیلی
  • سلام.کاری که من در مورد ان تاکید دارم چیز خیلی بزرگی نیست.همون هدف بسیج، کار ماست.ما بایدفقط  زیر پرچم  عدالتخواهی به فکر مستضعفین باشیم.وظیفه ما اینست که نگذاریم ظالم جرأت نفس کشیدن پیدا کند.که اگر پیدا کند عرصه برای کار تنگ میشود.و مثل دانشگاه خودمان مجبور میشویم که هر روز یک قدم عقب نشینی کنیم و دوغ هدیه بگیریم.ممنون از نظرتون

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی