چند خطی برای استاد!!!
استاد کلمه دوس داشتنی برای کسانی که میخواهند به استادی برسند و کلمه ای ناراحت کننده برای شاگردان
چرا استاد در دید یک شاگرد باعث حس منفی می شود(البته نمیخواهم همه استاد ها را با یک چشم ببینید بلکه دیدگاهی که هر دانشجو از کلمه استاد دارد منظور بنده است)؟مگر بنابر احادیث و روایات و همچنین عرف معمول جامعه ، استاد جایگاه بالایی ندارد؟پس چه چیزی باعث این تفکر شده است؟
برای این بحث باید استاد را از جهات مختلف مورد نقد و بررسی قرار داد البته نمی توان مشکلات اموزشی و همچنین سیستم نمره گذاری را نادیده گرفت ولی چیزی های دیگری هم هست که به این بدبینی دامن میزند. برای اینکه استاد را بررسی کنیم اولا باید مسئولیت استاد در قبال جامعه و همچنین دانشجو را ببینیم چیست، و ایا این مسئولیت را درست انجام داده یا خیر؟
مسئولیت در قبال جامعه
وضعیت و مشکلات جامعه را همه می دانیم ومیدانیم که کشور ما بدلیل اسلامی بودن و رویکرد استکبار ستیزی همیشه مورد هجمه های مختلف(فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و...) از کشور های استکباری است و از انجایی که کشور های مستکبر، کشورهای قدرتمندی هستند ما برای مقابله با ان ها باید بر روی علم سرمایه گذاری کنیم زیرا العلم سلطان یعنی علم باعث قدرت میشود حالا با این تعریف ها انتظاری که از استاد میرود این است که بیایند و مشکلی از مشکلات کشور را از روی دوش نظام برداند ولی چیزی که دیده میشود اینطور نیست و اساتید عموما هدفشان این است که درس بخوانند مدرک بگیرند و همین درس ها را به شاگردان بیاموزندعملا این دیدگاه باعث بوجود امدن یک چرخه بی هدف می شود که فردی دکتر یا مهندس شود بعد دیگری را دکتر یا مهندس کند و دیگری هم کس دیگری را؛ در صورتی که هدف اصلی از دکتر و مهندس شدن این نیست در هر صورت این چرخه در کشور بوجود امد و همین یکی از عوامل بدبینی افراد نسبت به استاد هاست
مسئولیت در قبال دانشجو
ترم های مختلف می گذرد و استادهای مختلف وارد کلاس های میشوند و درس های مختلفی می دهند و عموما با رویکرد رفع مسئولیت، روابط(فرمول ها) را به دانشجو میگویند و اخر ترم با یک امتحان دانشجو را میسنجند
سوال اول این است که هدف استاد از این درس ها چیست؟ایا مگر قرار نیست دانشجو یک چیز جدید یاد بگیرد؟ایا با این تئوری ها و روابط، دانشجو میتواند کاری انجام دهد؟ ایا استاد هدفی در راستای تربیت دانشجو برای کار عملی ندارد؟ مگر بارها در احادیث و روایات ندیده ایم که علم بدون عمل هیچ ارزشی ندارد؟ پس چرا رویکرد اساتید اینگونه است؟
در اینجا جا دارد بگویم که در اروپا و کشورهای توسعه یافته اصلا به هیچ عنوان اینهمه روابط به دانشجو یاد نمیدهند بلکه در حدی که به ان ها می اموزند از ان ها کار عملی میخواهند و این امر باعث جذب دانشجو و توسعه کشور های شده است ولی در کشور ما بخاطر تئوری های فراوان و همچنین ملاک های نمره و امتحان باعث شده تا دانشجو نسبت به استاد حس بدی داشته باشد و در کل نسبت به دانشگاه حس بدی پیدا کند
ما همچنان امیدواریم اساتید با ررویکردی جدید که در راستای اهداف کشور است پا بر روی سیستم گذشته گذاشته و سیستم جدیدی در قبال مسئولیت هایشان به کار بگیرند
539کلمه
جواد آذری کارمزدی
- ۹۴/۰۷/۰۸