دانشگاه، یا خط تولید بیکار؟؟!!!!
دانشگاه، یا خط تولید بیکار؟؟!!!!
********پیش متن***********
در اردیبهشت 91 بود که عبدالرضا شیخالاسلامی بهصراحت عنوان کرد که تعداد بیکاران لیسانس در کشور ده برابر زیر دیپلمهاست.
این حرف یعنی اینکه در کشور ما بازار اشتغال به شکلی درآمده است که هرچقدر فرد تحصیلات بالاتری داشته باشد، احتمال بیکارشدنش هم بالاتر میرود.
محمد فرهادی به مهر گفت: میانگین بیکاران در میان فارغالتحصیلان بالاتر از میانگین کشور است و دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری نیز در سالهای آینده به تعداد بیکاران اضافه میشوند.
*********متن اصلی***********
یکی از عمده انتقاداتی که به نظام آموزش عالی کشور میشود، بحث افزایش کمی دانشجویان بدون نگاه به ارتقای کیفیت آموزش عالی است. افزایش پذیرش دانشجویان در دانشگاه ها و من جمله در دانشگاه شاهرود در کنار خوبی هایش اثرات مخرب بسیاری در جامعه بر جای گذاشته است . این روند به قدری ادامه پیدا کرده که افزایش پذیرش دیگر تنها در مقطع کارشناسی محدود نشده است و ما افزایش های سرسام آور را در سال های گذشته در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری نیز شاهد بود ه ایم.همین افزایش پرشمار تعداد دانشجویان دکتری در رشتههای مختلف ، بدون آنکه به آینده شغلی آنها نگاه شود و بدون آنکه سعی شود کیفیت و کمیت آموزش عالی، همگام با یکدیگر رشد کنند، باعث شده که حالا با انبوهی از دانشجویان دکتری روبهرو باشیم که شغلی برای آنها تعریف نشده است حتی برخی از فارغالتحصیلان دکتری هم از سواد لازم برای حضور در بازار کار یا تدریس در دانشگاهها برخوردار نیستند و صرفا دکترای مدرک به دست هستند. این روزها هرم آموزش عالی به شکلی درآمده است که دیگر مدرک کاردانی و کارشناسی، آن اعتبار گذشته را ندارد و تقریبا به شکل مدرکی عمومی درآمده است که هر کسی اراده کند، میتواند وارد دانشگاه شود و لیسانس بگیرد.
شرایط طوری شده است که درس خواندن در مقاطع بالاتر دانشگاهی، برای خیلیها بیشتر شبیه کاری شده است که هر چه باشد از بیکاری بهتر است.
یعنی خیلی از دانشجویان مقطع کارشناسی ـ بخصوص دانشجویان دختر ـ با خودشان فکر میکنند بهجای آنکه در خانه بنشینند و بیکار بمانند، بهتر است که حداقل تلاش کنند تا در مقطع ارشد و دکتری قبول شوند تا بتوانند با داشتن مدرک تحصیلی بالاتر، آینده شغلی بهتری داشته باشند.
ناصری-350 کلمه
- ۹۴/۰۸/۲۴