نشریه دانشجویی مستضعفین

امام خمینی (ره): من امیدوارم که یک حزب به اسم حزب مستضعفین در تمام دنیا به وجود بیاید و همه مستضععفین با هم در این حزب شرکت کنند و... ندای اسلام را و وعده اسلام را که حکومت مستضعفین بر مستکبرین است و وراثت ارض برای مستضعفین است متحقق کنند. صحیفه امام جلد 9 صفحه 280

نشریه دانشجویی مستضعفین

امام خمینی (ره): من امیدوارم که یک حزب به اسم حزب مستضعفین در تمام دنیا به وجود بیاید و همه مستضععفین با هم در این حزب شرکت کنند و... ندای اسلام را و وعده اسلام را که حکومت مستضعفین بر مستکبرین است و وراثت ارض برای مستضعفین است متحقق کنند. صحیفه امام جلد 9 صفحه 280

نشریه دانشجویی مستضعفین
آخرین نظرات

۱۰ مطلب با موضوع «اجتماعی» ثبت شده است

۲۳
ارديبهشت

به نام خدا

در طلب علم یا غذا؟!!

حمید عباسی نرمیق-این دغدغه این روزهای من است!!یا بهتر بگویم مهمان ناخوانده ی این روزهای اکنده از درس وامتحان یک دانشجو.واین یعنی "نان داریم یانه؟"،" بوفه باز است یا نه؟"و "غذا بخوریم یانه؟"وچه چه چه.... .

و همه این دردسر ها ناشی از یک نقص در سامانه تغذیه دانشگاه ست که میشود گفت به تنهایی غذای یک هفته ،منه دانشجوی همیشه  متهم وهمیشه محترم را، بر باد داده است.

"نمی شود اینترنتی پول ریخت"این جمله نقص را تعریف وجمله ی "مستقیم پول  را واریز کنید"نقص را به طور موقت رفع میکند اما یکی هم نیست بگوید(البته من هستم!!!) :"اهای مسئول عزیز ، من نمیدانیم که چرا با چند بانک دیگر قرار دادنمی بندید تا از این  مشکلات تک درگاهی برای واریز پول خبری نباشد ، و چرا  برای پیش  گیری از این طور مشکلات ازراهکارهای  پشتیبانی استفاده نمیکنید ولی درجمله ا ی پر معنی و کوتاه  به این عزیز ومسئولان عزیزتر می گویم:"خسته نباشید ،خداقوت؟؟!!!!!"".

البته  راه حل موقتی "واریز مستقیم پول " فقط توانسته یک یا دو روز ازاین  هفته سوخته را نجات دهد ومابقی روز ها را همان بادی که درچند سطر قبل ذکر خیرشان کردیم، از ما ربود وما ماندیم و فلسفه "در طلب علم یا غذا؟!!!". 

خلاصه مطلب این  که مسئول عزیز این روزها خواهی نه خواهی میگذرد ولی انصافا در تصمیم گیرها وشرایط این چنینی خودت را دانشجو فرض کن !!؟ این جماعت درست است زبان سرخ دارند ونگاه منتقدانه اما معده هاشان حساس است؟!!!!! به فکر شان باشید بد نیست؟!!!!

  • علی ملا اسماعیلی
۱۶
ارديبهشت

مهدی مکفی - وقتی که فهرست کاندیدهای چهره ی فرهنگی هنر انقلاب رو گفتند اصلا فکر نمی کردم مرتضی سرهنگی بشه، اصلا نمی شناختمش. می گفتن برای همکاری در تولید چهار رمان پایی که جا ماند ، لشکر خوبان ، دختر شینا و زندان الرشید جایزه را گرفته..

رفتم سراغ رزومه اش، روزنامه نگار بوده است، با روزنامه جمهوری اسلامی همکاری داشته است و مدتی سردبیر روزنامه ایران هم بوده است.

از سال 67 علاوه بر روزنامه نگاری در حوزه هنری، دفتر ادبیات و هنر هم فعالیت می کرده است، کتاب هایی در زمینه دفاع مقدس نوشته است و دو کتابش حائز رتبه در جشنواره ها شده اند. بر یکی از کتاب ها هم رهبری تفریظ زده اند. سردبیر دو هفته نامه کمان هم بوده است.

بعد دیدن این رزومه با خودم گفتم خیلی ها مثل این بنده ی خدایند، یا قوم و خویش داورا است، یا حزبی بازی بوده است. من که نرگس آبیار کارگردان شیار 143 و دکتر فاضل نظری رو بیشتر قبول داشتم

تا اینکه به صحبت رهبری درباره او رسیدم..

« اگر بنده شاعر بودم، یقیناً در مدح شماها، در مدح آقاى سرهنگى، در مدح آقاى بهبودى، در مدح آقاى قدمى، در مدح همین خاطره‌سازان و خاطره‌انگیزان قصیده مى‌ساختم؛ حقیقتاً جا دارد؛ چون کارِ بسیار بزرگ و بااهمیتى است...»

با خودم گفتم « نه مثل اینکه خبری هست.. »

روی کلمه خاطره ساز و خاطره انگیز زوم کردم؟؟!!..

بعد دیدم خبرگزاری فارس و قدس آنلاین نوشتن:

« تلاش هایی که او برای اعتلای هنر و بخصوص داستان انقلاب کرد، باعث شد فضا برای ورود داستان نویسان موفق مهیا شود. خیلی‌ها نمی دانند اگر امثال مرتضی سرهنگی و علیرضا کمری نبودند، حالا نه خبری از «دا» بود و نه جریان «من زنده ام» راه افتاده بود و نه «پایی که جا ماند» به چاپ های بی سابقه رسیده بود و نه خیلی چیزها،  کارها و آثار دیگر اتفاق می افتاد. »

هومم..، خودشه..

« نکته مهم دربار سرهنگی این است که او در حقیقت یک متخصص بی مانند کشف معادن پرمحصول اما ناشناخته است. او به درستی در جاهایی که لازم است رگه هایی را پیدا می کند، با صبر و حوصله پیش می رود و وقتی به رگ اصلی دست پیدا کرد و کشف بزرگ را انجام داد، اصلاً شتاب زده نمی شود، سعی می کند بیشترین و بهترین محصول را از دل معدن ناشناخته اش بیرون بکشد و وقتی محصول به بار نشست به جای اینکه خود را در صف اول جا بزند و افتخارات را برای خود کنار بگذارد، اجازه می دهد آنهایی که در دل میدان بوده اند، جلو بایستند و مطرح شوند. او خود چند قدم عقب می ایستد و در انتظار کشف معدنی تازه می ایستد. »

« آنچه مرتضی سرهنگی را موفق به دریافت نشان هنر انقلاب کرده دلیل تأثیرگذاری او و ایجاد ادبیات دفاع مقدس و گونه ای از ادبیات بوده که به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی، کشور را از ورود ادبیات وارداتی بی نیاز کرده است. »

...

تا حالا به حوزه های کاری زیادی برخوردم که یا داشت تازه راه می افتاد و یا به گل نشسته بود می خواستند بلندش کنند، تو این جور مواقع اگر یکی باشه که یک تنه راه بیفته، کارای زمین مانده را خودش به عهده بگیره و جلو ببره، وقتی هم که به نتیجه نزدیک شد کار رو بده دست یکی از زیر دستاش تا تمومش کنه، اون حوزه به یک جای درست و حسابی می رسه، بعد به نتیجه رسیدن چند تا کار چند تا نیرو مثل خودش ساخته، که معروفیت خودش رو دارن، یعنی مثلا در اینجا و در حوزه ادبیات دیگران هم زیردستان او را به عنوان یک نویسنده جبهه و مقاومت می شناسند که در بسیاری از آرا شبیه اوست..

با خودم فکر می کردم چرا اسم دو هفته نامه را گذاشتن کمان؟..

آرش کماندار کسی بود که بعد از یک جنگ طولانی بین ایران و توران انتخاب شد تا مرز ایران را تیری که از چله ی کمان او در می آید مشخص کند. او بر قله ی دماوند می رود، تیرش از صبح تا شامگاه در پرواز است و بر رود جیهون فرود می آید. بعد از پرتاب تیر آرش می میرد ولی لقب کماندار ایران برای همیشه بر روی او می ماند..

مسلما بعد از انقلاب تعیین حد و مرز و در هنر انقلاب و هنر مقاومت مسئله بسیار مهمی بوده است که تاکنون بر دوش اشخاصی چون مرتضی سرهنگی بوده است، و مسلما گزافه نیست اگر او را « کمان » دار ادبیات انقلاب بدانیم ..


 پ.ن. آثار مرتضی سرهنگی

«اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی» مقام اول انتخاب کتاب سال دفاع مقدس و کتاب 'پا به پای باران' مقام اول گزارش. و دیگر آثار او 'مثل ماه'، 'اسم من چفیه است'، 'اسم من پلاک است'، 'اسم من خاکریز است'، 'خرمشهر؛کوجهان آرا'، 'مرتضی آئینه زندگی ام بود'، 'سفربرمدار مهتاب'، 'باغ انگور، باغ سیب، باغ آیینه'، 'خانه کوچک، زندگی بزرگ' و 'حرف ما است.

 « پ.ن.2. تقریظ رهبری بر کتاب « پا به پای باران
این دو نوشته، گویا، پرسوز، دردمندانه و هنرمندانه است. دست این عزیزان درد نکند که درد دل غریبانه‌ی یک شهر، بلکه یک ملت را چنین پرمهر و دلسوز، روایت می کنند - تاریخ ما بعدها نه فقط خرمشهر و جوانها و پدر و مادرهای مقاوم آن را، که این دلها و وجدانهای بیدار و حقجو و حقگو را نیز، ستایش خواهد کرد که نگذاشتند قصه‌ی جهادی به آن عظمت در لا بلای یاوه گوئیها و هرزه درائیهای زمانه گم شود. درود بر بهبودی ها و سرهنگیها .. سوم رمضان 1412 18 اسفند 70
  • نشریه دانشجویی مستضعفین
۰۴
ارديبهشت

بسم رب المستضعفین


« این از حداقل حقوق هر فرد است که باید مسکن داشته باشد، مشکل زمین باید حل شود و همه‌ی بندگان خدا باید  از این موهبت الهی استفاده کنند، همه‌ی محرومان باید خانه داشته باشند، هیچ کس در هیچ گوشه‌ی مملکت نباید از داشتن خانه محروم باشد. بر دولت اسلامی است که برای این مسئله مهم چاره‌ای بیندیشد و بر همه‌ی مردم است که در این مورد همکاری کنند.»
                                                                          اولین پیام اقتصادی - اجتماعی امام خمینی (ره)- 21/1/1358


طبق فرمایش تاریخی حضرت امام خمینی(ره) در 21/1/58 مبنی بر حل مشکل زمین و مسکن مردم و رهایی قشر مستضعف جامعه از دست چپاول گران سودجو، وزیر مسکن را به بی برنامگی در رابطه با رسیدگی به حق مسکن مستضعفین متهم و تعلل وزارت برای تکمیل پروژه‌های مسکن مهر را محکوم کرده و دلایل خود را به شرح ذیل بیان می‌داریم:

1) حق مسکن از حقوق اولیه بشری است که طبق اصل 31 قانون اساسی «داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است. دولت موظف است با رعایت اولویت برای آنها که نیازمندترند به خصوص روستانشینان و کارگران زمینه اجرای این اصل را فراهم کند.» بنابر این اصل قانون اساسی دولت موظف است به این حقوق رسیدگی کند.

2) در بحث مسکن مهر، دولت قبل تعهداتی را در قبال مسکن مردم پذیرفته است و از آنجا که دولت‌های گوناگون در چارچوب حاکمیت جمهوری اسلامی هستند، دولت فعلی نیز باید تعهدات دولت قبل به مردم را در قبال مسکن مهر متعهد باشد.

3) قشر مستضعف جامعه گاهی تمام سرمایه خود را در طرح مسکن مهر سرمایه‌گزاری کرده‌اند و اکنون به علت نداشتن تمکن مالی آوارگی را تجربه می‌کنند.

4) طبق قانون دولت موظف بوده است، سرمایه‌ی آورده‌ی مردمی را که به صورت اقساطی دریافت شده به علاوه‌ی اعتبار تخصیص یافته از سوی بانک مرکزی را در تولید و تکمیل پروژه‌های نیمه کاره به کار گیرد که در این زمینه کوتاهی بزرگی صورت گرفته است.

5) وزارت مسکن حدود یکسال و نیم پیش بدون ذکر دلایل علمی متقن وکافی، طرح مسکن مهر را ملغی اعلام کرده و تا کنون هیچ طرح جایگزینی که از لحاظ علمی متقن و مورد تایید کارشناسان باشد و نیاز مسکن کشور را تامین کند در دستور کار قرار نداده و رسما به وزارتی منفعل تبدیل شده است.

6) نیاز سالانه ی کشور به مسکن در حدود دو میلیون واحد است که اگرسال‌های آینده هم به همین منوال، منفعلانه سپری شود، عقب ماندگی در این حوزه به فاجعه‌ای مهار نشدنی تبدیل خواهد شد.

لازم به ذکر است که تاثیرات سوء این سیاست گذاری‌های غلط و نابجا تنها منحصر به حوزه مسکن نمانده و سبب رکود در اقتصاد کشور شده است تا جایی که بعد از افزایش نرخ بیکاری، نوبت به سقوط سهام و نیمه تعطیلی شرکت‌های سیمان و فولاد رسیده و دلایل این اتفاقات ناگوار، سیاسی کاری عده‌ای معدود است ولی قشر ضعیف جامعه باید تاوان آن را بپردازد.

از این رو ما دانشجویان عدالتخواه  چند تشکل دانشجویی به حکم وظیفه‌ی شرعی و اجتماعی خود و در راستای امر به معروف و نهی از منکر بر آن شدیم که برای دفاع از حقوق مستضعفان قیام کرده و ان شاءالله تمام توان خود را در این راه به کار خواهیم گرفت.

به امید ظهور عدالت گستر گیتی
3/2/1394


کانون عدالتخواهی قسط دانشگاه شاهرود
مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه شهید باهنر کرمان
مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه ولی عصر(عج) رفسنجان
مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه شیراز
مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه گیلان
مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه فسا
مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه صنعتی اصفهان
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
بسیج دانشجویی دانشگاه فسا
انجمن اسلامی دانشگاه حکیم سبزواری سبزوار

  • نشریه دانشجویی مستضعفین
۱۶
اسفند

این چنین بود ... این چنین بود ... این چنین است ...


پیش مطلب شماره 36

تعداد کلمات: 808

نویسنده: ابوالفضل خسروجردی

 

خبر حضور خانم ابتکار در شهرستان شاهرود مدتی قبل اعلام شد و پس از نصب بنر برگزاری همایش در دانشگاه، حضور ایشان قطعی گردید. اما متاسفانه در روز برگزاری همایش، مشاهده کردیم که بنر همایش اصلاح شده و ایشان حضور پیدا نمی‌کنند. به یک نظر به علت کسالت، به یک نظر به علت جلسه هیئت دولت و البته نقل‌های دیگری هم در مورد علت عدم حضور ایشان گفته شد که نیاز به طرح در این مجال نیست.

علی ایّ حال، خبر حضور ایشان بهانه‌ای شد تا پرونده‌ی عملکرد ایشان در سمت «ریاست سازمان محیط زیست» را نگاهی بیندازیم که البته مطالب جالب توجهی از ضعف و قوت عملکرد ایشان دستگیرمان شد که مناسب دیدیم به اطلاع خوانندگان مستضعفین برسانیم.

  • نشریه دانشجویی مستضعفین
۱۶
اسفند

هوالحق

عید امسال شاخص تورم جیب مردم

پیش مطلب شماره 36

تعداد کلمات:337

نویسنده: واحد خواهران

نزدیک عید که میشه جنب و جوش‌ها هم شروع میشه از خونه تکانی و سابیدن ظرف‌ها گرفته تا مرحله حساس جیب تکانی و گردگیری جیب باباها!

صدای ما رو از رادیو اَجیب آباد میشنوید، امروز میخوایم بریم سراغ یکی از مسئولین شهر اَجیب آباد و از اوضاع و احوال بازار و قیمتها و تورم ازشون بپرسیم.

در خدمت جناب دکتر... رییس سازمان بوق هستیم.

** سلام جناب دکتر، بفرمایید اوضاع بازار و قیمت‌ها چگونه است و الان نرخ تورم به چه شکلی هست؟

*** بله منم سلام عرض میکنم خدمت شما و همه شنوندگان. الان که من خدمت شما هستم اوضاع بازار کاملا متعادل و مردم مشغول خرید هستند. همون طور که میدونید ما تونستیم نرخ تورم رو به صفر برسونیم و اسب سرکش تورم رو رام کنیم و پیش بینیمون اینه که در شب عید تورم به زیر صفر برسه.

** جناب دکتر آیا مردم هم این کاهش رو حس می‌کنند؟

*** بله البته که معیار ما جیب مردم است، کارشناسان ما جدیدا یه شاخصی رو ابداع کرده‌اند به نام جیب سنج که روزانه تورم را اندازه‌گیری میکنه و همکاران ما هر روز این عدد را محاسبه و به محض افزایش تورم چند گزارش برای سازمان‌های مختلف میفرستن و دوستان ما در این سازمان‌ها وارد عمل میشن و تورم رو مهار می‌کنن. شاخص دیگه‌ای هم که ما داریم روی اون کار می‌کنیم رفاه سنج است که از نسبت جیب آقازاده‌ها به جیب مردم به دست میاد که هر چه این شاخص کوچکتر باشد بهتر است و بیشترین مقدار آن یک است هم اکنون این شاخص در کشور نود و نه صدم است  و ما حداکثر تلاشمان این است که آن را به بیشترین مقدارش برسانیم. البته موانعی بر سر راه ماست که ما بر همه آنها فائق خواهیم آمد.

** تشکر می‌کنم از جناب دکتر که گزارش خوشحال کننده‌ای را دادند. امیدواریم با این شاخص‌هایی که اعلام شد دیگه مردم شاهد الاکلنگ قیمت‌ها نباشند. ممنون از شما شنونده محترم که تا این لحظه همراه رادیو اَجیب آباد بودید تا یه گزارش اقتصادی دیگه خدا نگه دار.

  • نشریه دانشجویی مستضعفین
۱۶
اسفند

 

چشمان خواب آلود صدا و سیما

پیش مطلب شماره 36

تعداد کلمات: 324

نویسنده: واحد خواهران

خسته از گشتن در سایت‌هایی که همه آنها در یک وجه یعنی اخبار مربوط به مذاکرات هسته‌ای مشترک بودند به سراغ تلویزیون رفتم. کانال یک، کانال دو، ...هرچه جلوتر می‌رفتم از پیدا کردن برنامه‌ای برای تماشا کردن نا امیدتر می‌شدم. سراغ شبکه‌های جدیدالتاسیس رفتم. مستند، سلامت، شما و ... هیچ کدام حتی ارزش این را نداشت که لحظه‌ای بیشتر روی آنها توقف کنی. انگشتم همچنان در پی یافتن برنامه‌ای مناسب روی دکمه‌های کنترل بالا و پایین می رفت؛ ورزش، نسیم و سر انجام پرس تی وی. انگشتم از حرکت باز ایستاد؛ تصویری که از قاب سیاه تلویزیون می‌دیدم درست بود. بنیامین نتانیاهو در کنگره آمریکا. صدای تلویزیون را زیاد کردم. چیز زیادی متوجه نمی شدم ولی متوجه این می‌شدم که صحبت‌های نتانیاهو پیرامون چیست، درباره‌ی کشور من حرف می‌زد. مثل همیشه ایران در سخنان او تهدیدی برای صلح اسراییل و جهان بود. نمایندگان کنگره هم او را تشویق می کردند، تشویق‌هایی پی در پی و بی امان. چون نمی‌توانستم تمام سخنان او را متوجه شوم کنجکاوی‌ام بیشتر شد. تنها امیدم شبکه‌ی خبر بود تا شاید این سخنرانی را به صورت زنده پخش کند امیدی که نا امید شد.




مجبور شدم صبر کنم تا سخنان او روی سایت‌های خبری بیاید. عجیب است! سخنانی که در آن نتانیاهو صد و هفت بار کلمه ایران را به کار برد از شبکه‌های فارسی زبان داخلی پخش نشد. سخنانی ستیزه جویانه که عمق ترس او از قدرت ایران را می‌رساند. از قدرتی که اینک برای کشور غصبی‌اش تهدیدی بزرگ به حساب می‌آید. سخنانی که نشان از اقتدار و تاثیرگذاری ایران در خاورمیانه داشت.

حالا من نگران بودم. اما نه نگران حرف‌های تکراری نتانیاهو، بلکه نگران صدا و سیمای بی مصرف خودمان؛ صدا و سیمایی که حتی از نشان دادن عداوت دشمنان ملتش هم جا مانده است. صدا و سیمایی که مدت‌هاست که خواب است و اینگونه است که دشمنان ما عنان افکار مردم ما را در دست می‌گیرند و از ضعف‌های صدا و سیمای ما نهایت استفاده را می‌کنند.

  • نشریه دانشجویی مستضعفین
۲۲
بهمن

*** تصویر مربوط است به جغرافیای تقلب در جهان ***

از علی شریفی زارچی

----------------------------

در چند سال اخیر خبرهایی از پرونده‌های فساد مالی نظیر اختلاس‌های ۳ هزار میلیاردی و ۱۲ هزار میلیاردی منتشر شد که نشانه‌ی مشکلات عمیق ساختاری، مدیریتی و نظارتی شبکه مالی کشور است. به موازات آن شاهد موارد متعددی از فساد دانشگاهی، نظیر اوج گیری فعالیت علنی موسسه‌های کپی پایان‌نامه‌ و مقاله‌ و همچنین سرقت علمی برخی از چهره‌‌های شاخص دانشگاهی کشور بوده‌ایم.

با وجود آن‌ که فسادهای مالی اثر بسیار نامطلوبی بر زندگی اقتصادی، امید و اعتماد مردم دارند، گسترش فساد علمی را باید به دلایلی نگران‌ کننده تر بدانیم:
  • افشای فساد مالی معمولا به پیگیری قضایی توسط شاکی خصوصی یا مدعی العموم و دستگیری و محاکمه متهمان می‌انجامد. اما شاکی خصوصی یا مدعی العموم فساد علمی کیست؟ بر اساس چه قوانینی می‌توان در مورد آن حکم صادر کرد و در نهایت مجرمان چگونه مجازات می‌شوند؟
  •  در بعضی از پرونده‌های فساد مالی اموال ضبط شده از متهمان توانسته است کل یا بخشی از زیان مالی وارده را جبران کند. اما وقتی سرقت ادبی یک استاد دانشگاه اعتبار آن دانشگاه و بلکه جامعه علمی کشور را مخدوش کرد، چطور جبران می‌شود؟ پول رفته را شاید بتوان برگرداند، ولی با آبروی رفته چه می‌توان کرد؟ 
  • تاریخ علمی ایران، میراث قرن‌ها تلاش دانشمندان و اندیشمندان است. آیا زیان تخریب این تاریخ نیک به واسطه سودجویانی که در انتشار تالیفات علمی به هیچ اصول و اخلاقی پایبند نیستند قابل محاسبه است؟ آیا می‌توان ستون‌های ویران شده‌ی تخت جمشید یا بلندای زیبای ارگ بم را بازگرداند؟
در چند ماه گذشته دستگاه‌های مختلف دولتی تلاش‌هایی را برای مقابله با این روند آغاز کرده‌اند که خود ستودنی است. اما سوال این است که ما دانشگاهیان برای جلوگیری از گسترش فساد علمی چه کرده و باید بکنیم؟ آیا باید دست روی دست گذارده، منتظر اقدام دولت یا قوه قضاییه باشیم؟

تجربه‌ی سایر کشورها نشان می‌دهد که دانشگاهیان، خود پاس‌دار ساحت علم و فرهنگ هستند. چند ماه پیش گروهی از محققان موسسه Riken ژاپن و دانشگاه هاروارد آمریکا دو مقاله مهم منتشر کردند که با ابهامات علمی مواجه شد. ابتدا سایر پژوهش‌گران به طور جدی به نقد این مقاله ها پرداختند و نشان دادند که نتایج اعلام شده تکرارپذیر نیست. پس از اندکی رییس موسسه Riken که خود برنده‌ی جایزه‌ی نوبل است به نشانه‌ی عذرخواهی از جامعه‌ی علمی در برابر دوربین رسانه‌ها تا کمر خم شد و کمیته‌ای را مسوول رسیدگی به موضوع کرد. این کمیته رای به تخلف علمی نویسنده‌ی اول مقاله‌‌ها داد و به او فرصتی برای اثبات ادعایش داده شد. محقق مذکور نتوانست ادعای خود را اثبات کند و هر دو مقاله با اتفاق نظر نویسندگان پس گرفته‌ شدند. نویسنده‌ی اول از موسسه Riken استعفا داد،  استاد راهنمای آمریکایی از ریاست یک دانشکده در دانشگاه هاروارد کناره گیری نمود و به مرخصی رفت و استاد راهنمای ژاپنی که یک دانشمند بزرگ و شناخته شده بود به زندگی خود پایان داد.

همین رویداد به تنهایی نشانه‌ی میزان جدیت و حساسیت جوامع علمی جهان در جلوگیری از فساد و تخلف علمی است. اخیرا موارد متعددی از سرقت ادبی یکی از استادان شناخته شده کشور برملا شد و متعاقب آن دانشگاه تهران کمیته‌ای از استادان برجسته را مسوول رسیدگی به این موضوع نمود. این اقدام دانشگاه تهران شایسته تقدیر است و امیدواریم نتیجه‌ی این فرایند متناسب با انتظار جامعه‌ی علمی کشور باشد. با این وجود دامنه‌ی فساد بسیار گسترده‌تر است و مقابله با آن عزم جدی همه‌ی دانشگاهیان را می‌طلبد.

برای مقابله با فساد علمی باید از سرچشمه‌ی آن شروع کرد، از جایی که یک دانشجوی کارشناسی در انجام تمرین، پروژه یا امتحان خود مرتکب تقلب می‌شود. متناسب کردن حجم تمرین‌ها با وقت و توان دانشجویان، اختیاری کردن تمرین‌ها و افزایش تعداد آزمون‌ها، و کنترل دقیق و برخورد قاطع و بی اغماض با هرگونه تقلب در آزمون از راه‌های جلوگیری از این امر است. گام بعد پروژه‌های کارشناسی یا پایان‌نامه‌ها و مقاله‌ها است. برخورد با مراکز فساد علمی - موسسه های تولید پایان نامه و مقاله - از دولت و قوه قضاییه ساخته است. در عین حال یک استاد راهنما می‌تواند با نظارت دقیق و مستمر بر پیشرفت پایان‌نامه یا مقاله از بروز سرقت علمی یا تخلف در آن جلوگیری کند. انتخاب بعضی از جملات تصادفی مقاله و جستجوی آن در اینترنت یا به کارگیری ابزارهای پیشرفته و بعضا رایگان کشف تقلب نیز از دیگر راه‌های پیش‌گیرانه است. 

نهایتا در صورتی که یک سرقت علمی یا تقلب برملا شد، در گام نخست اعضای هیات علمی همان دانشگاه و در گام دوم همه‌ی دانشگاهیان کشور می‌بایست بدون هرگونه ملاحظه یا توجیه واکنش نشان دهند و مجازات قاطع افراد متخلف را خواستار شوند؛ چرا که یک تقلب باعث ریختن آبروی تنها یک استاد یا گروه پژوهشی نمی‌شود، بلکه اعتبار علمی همه‌ی دانشگاه و حتی کشور را به چالش می‌کشد.



منبع: استادان علیه تقلب
  • نشریه دانشجویی مستضعفین
۱۲
آذر
با سلام

مطلب تاریخچه جنبش دانشجویی که 700 کلمه است. تیتر هنوز انتخاب نشده لطفا دوستان نظراتشان در مورد مطلب و همچنین تیتر را بفرمایند.

برای مطالعه مطلب به ادامه مطلب مراجع شود.

  • نشریه دانشجویی مستضعفین
۲۸
آبان
دوستان بعد از خواندن متن تحلیل کنید و بگین متوجه شده اید که منظور از این مصاحبه برخورد کدام ایدئولوژی با کدام ایدئولوزی بود و تابیر ... خور برای همه قابل فهم است یا نه

درباره خوانایی متن هم نظر بدین 

سعی شده طیف خواننده های بیشتری رو خطاب قرار بده ، چه حزب اللهی چه آنارشیم حزب اللهی و چه دغلکار حزب اللهی ... امید وارم این چیز هارو شخص ثالثی که میخونه هم متوجه بشه و صرفا یک مصاحبه نبینه 

(اصلاح نوبت اول)

  • نشریه دانشجویی مستضعفین
۲۹
ارديبهشت

" اگر ما می خواهیم در مورد مسئله زن، درست فکر کنیم و درست حرکت کنیم و دچار خطا نشویم باید ذهنمان را از حرف های کلیشه ای فرآورده غربی ها به کلی خالی کنیم. غربی ها نسبت به مسئله زن بد فهمیدند، بد عمل کردند و همان فهم بد و غلط و عمل گمراه کننده و مهلک خودشان را به صورت سکه رایج در دنیا کردند."

مقام معظم رهبری(مد ظله العالی)

زن غربی پریشان و پشیمان است اما مجبور است ادای شادبودن را درآورد

زن غربی هویتش به تاراج رفته و گرفتار ظلمی گردیده است که یارای رهایی از آن را ندارد 

ظلمی که «جوانا فرانسیس» نویسنده و روزنامه نگار زن آمریکایی به صراحت به آن اذعان کرده است . این زن مسیحی چند سال پیش به زنان مسلمان لبنان که در زیر آماج بمباران اسرائیل بودند نامه می نویسد و با رشک بردن به عفت و حیا و نجابت زنان مسلمان و بر شمردن ظلم بزرگی که به زنان غربی شده است از زنان مسلمان می خواهد در دامی که غرب برای آنان گسترده است گرفتار نشوند و به جای تقلید از زن غربی ،حافظ عفت و نجابت خود باشند.

این نویسنده آمریکایی در بخشی از این نامه می گوید: « ما زنان غربی شستشوی مغزی داده شده ایم که باور کنیم شما زنان مسلمان مورد ظلم واقع شدید. اما در حقیقت این مائیم که مورد ظلم  واقع شده ایم، برده مُدهایی هستیم که پستمان می کند، نسبت به وزن و انداممان عقده ای شده ایم و گدای محبت مردانی هستیم که نمی خواهند رشد فکری یابند...در اعماق وجودمان می دانیم که سرمان کلاه رفته است...

برای مطالعه متن کامل نامه به ادامه مطلب مراجعه کنید...

  • نشریه دانشجویی مستضعفین