عملیات جشن پتو
خوابگاه پسران_نیمه شب_اتاق یکی از بچه ها
_بجه ها اومد .اماده باشید.
تق تق صدای باز شدن در
_چرا چراغا خاموشه؟
_بجه ها یک ،دو ،سه شروع کنید!!!
_نهههههههههههههههه
حالا بجه هادر کشمکش
_علی قشنگ پتو بنداز روسرش.
_فقط فرار نکنه ها!!!!تق!!!
_حسن چاق شدیا!!!زارت!!!
_حسنی اینا همه محبته بگیر که اومد!!زورت!!!!!
_حسن جان فقط منم که نمی زنمت!!ولش کنید بد بختو!!!!!بوب!!!!
_بچه ها محکم بگیریدش !حالا علی کریمی پشت توپه..... دور خیز میکنه...... و حالا با تمام قدرت میزنه(شترقققققققققققققق) و...گللللللللللللللللللللللل
_اخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ!!!!!
چراغا روشن شد
_ااااا...کی چراغارو روشن کرد .من هنوز یه دل سیر نزندمش!!!!!
یهو بچه ها میبینن حسن دم در
_اگه این حسنه پس این کیه؟(اشاره به پتو)
حسن با( یه لبخند شیطانی) _من جای شما بودم فرار میکردم .چون من از سرپرست خواسته بودم بیاد شوفاژ اتاق رو نگاه کنه !حالا به نظرتون زیر پتو کیه؟!!!!!!.
حسن _همیشه برای این جور عملیات ها تیم شناسایی حتما داشته باشید!!!!!
نکته اخلاقی : بعضی شوخی ها از کنترل ما خارج میشوند انها را انجام ندهید!!!!
تعداد کلمات:170 کلمه-نویسنده: حمید رضا ابتهاج
- ۹۴/۰۸/۰۴