نشریه دانشجویی مستضعفین

امام خمینی (ره): من امیدوارم که یک حزب به اسم حزب مستضعفین در تمام دنیا به وجود بیاید و همه مستضععفین با هم در این حزب شرکت کنند و... ندای اسلام را و وعده اسلام را که حکومت مستضعفین بر مستکبرین است و وراثت ارض برای مستضعفین است متحقق کنند. صحیفه امام جلد 9 صفحه 280

نشریه دانشجویی مستضعفین

امام خمینی (ره): من امیدوارم که یک حزب به اسم حزب مستضعفین در تمام دنیا به وجود بیاید و همه مستضععفین با هم در این حزب شرکت کنند و... ندای اسلام را و وعده اسلام را که حکومت مستضعفین بر مستکبرین است و وراثت ارض برای مستضعفین است متحقق کنند. صحیفه امام جلد 9 صفحه 280

نشریه دانشجویی مستضعفین
آخرین نظرات
۱۷
آبان

با توجه به حجم شبهاتی که در بین قشر دانشجو در زمینه حقایق تاریخی نه چندان دور و به خصوص حقایق مربوط به دوران مربوط به حکومت خاندان پهلوی وجود دارد و نیز تبلیغات گسترده دشمن و تحریف حافظه تاریخی ملت ایران از این پس سعی می کنیم سلسله مطالبی با موضوع خیانت های حکومت پهلوی و با پس زمینه دلایل انقلاب اسلامی در نشریه منتشر کنیم.

در همین راستا مقام معظم رهبری در 17 دی 1393 فرمودند: «آنها می خواهند حقایق انقلاب تحریف بشود، به دست فراموشى سپرده بشود؛ پول خرج میکنند، کار دارند میکنند. کسى که آشنا باشد، آگاه باشد با دنیاى کتاب و مطبوعات و مقاله می بیند که دشمنان چه‌کار دارند می کنند؛ امروز اینها سعى می کنند چهره‌ى خاندان خبیث و منحوس پهلوى را - رژیم فاسد و وابسته و خبیث و ظالم که کشور ما را سالهاى متمادى به عقب انداختند و ملّت ایران را آن‌جور دچار مشکلات عظیم کردند - بَزک کنند، آرایش کنند امروز سعى مى‌شود [توسّط ]همان جبهه‌ى مقابل نظام اسلامى. پشتیبانها همان کسانى هستند که با اصل انقلاب مخالف بودند، با مردمى که انقلاب کردند مخالف بودند، با وفادارى این مردم به انقلاب بشدّت مخالفند. تا کنون موفّق نشدند؛ امید بسته بودند بلکه بتوانند نسل دوّم و سوّم انقلاب را روى‌گردان کنند، نتوانستند. نسل سوم انقلاب را نتوانستند از انقلاب روى گردان کنند

در این زمینه اگر دوستان تمایل داشته باشند می توانند مطالب دیگری ارائه دهند که حتی در قالب هایی چون طنز نیز میگنجد به عنوان نمونه و الگو نیز میتوانیم از کتاب تاریخ مستطاب آمریکا اثر دکتر محمد صادق کوشکی که با همین سبک طنز به این مسئله پرداخته شده است نیز می توان استفاده کرد.

 

این قسمت: خانه های فحشا

وابستگی حکومت پهلوی به دولت های غربی تنها به وابستگی های نظام حکومتی محدود نشد و سیر تحولات فرهنگی جامعه را نیز در برگرفت و به تدریج به نشر الگو هایی در جامعه پرداخت که برای مردم ایران که با فرهنگ اسلامی درآمیخته بودند قابل هضم نبود. مانند ترویج فحشا و فساد که دیگر جزئی لاینفک از زندگی حاکمان شده بود.

آمار و ارقامی که هم اکنون درباره تعداد مراکز فساد و فحشا و قمارخانه ها و کاباره ها و دیسکوهای آن زمان وجود دارد در مقایسه با سایر نهادهای فرهنگی مثل کتابخانه ها و مراکز تفریحی سالم مثل ورزشگاه ها و… آماری شگفت انگیز است.  وجود دیسکوهای ارزان قیمت در نقاط مختلف شهر سبب شده بود که جوانان بسیاری در سطوح مالی مختلف وقت زیادی از روز و شب خود را در آن سپری کنند. راه اندازی این مراکز به طور رسمی به عنوان مراکز تفریحی گاها با بودجه فرهنگی و سرمایه دربار پهلوی دقیقا محرک بیشتر فساد در جامعه جوان کشور بود.

یکی از مظاهر این مراکز خانه های فحشا بود که به وفور در سطح کشور دیده میشد. در تهران نیز در محله هایی همچون شهرنو و لاله زار در قالب این مراکز مشغول فعالیت بودند. گردانندگان این مراکز زنان و دختران بخت برگشته را از قراء و قصبات دور افتاده و حتی شهر ها یا می فریفتند و یا می ربودند و یا به شیوه های مختلف جذب می کردند و در این مکان ها در اختیار افراد خوشگذران قرار می دادند. زنانی که وارد این خانه ها می‌شدند پس از یک سال یا حداکثر دو سال که فرسوده می‌شدند و دیگر قادر به جلب مشتری نبودند توسط سردسته‌ها رانده شده و به کوچه‌ پس کوچه‌هایی که مامن فاحشه های هروئینی و اکثرا آلوده به بیماری‌های مقاربتی بود پناه می‌بردند

علی ناصری/300 کلمه
  • عکس هم برای مطلب موجود است
  • نشریه دانشجویی مستضعفین
۱۶
آبان

قرآن از قمار به‌عنوان «میسر» یادکرده است و لذا قمارباز را «یاسر» گویند و ریشه آن از کلمه «یُسر» به معنای آسانی آمده است. علت نامیدن قمار به میسر در قرآن این است که قمارباز بدون زحمت و تلاش سودی به دست می‌آورد.

یعنی قرآن کریم کسب درآمد از راه های راحت طلبانه و بدون کار متناسب با سود حاصله را به قدری توبیخ میکند که یکی از محرمات به نام قمار را با لفظ میسر به کار می برد. از مصادیق کسب در آمد های میسر گونه، امروز و در جامعه ای اسلامی می توان موارد بسیاری همچون بورس و یا بازاریابی به شیوه های شبکه ای که قریب به اتفاق مراجع تقلید صراحتا آن را حرام اعلام کرده اند و موارد دیگری همچون سود های با درصد های بالا در بانک ها را مثال آورد.

و اگر پدیده های این چنینی در جامعه ای اسلامی رواج یافته است دلیل بر مجاز بودنشان از دیدگاه اسلامی نمی شود و تنها ناشی از انحراف قوانین جامعه اسلامی از احکام اسلامی است. و نیز اگر بر روی در و دیوار دانشگاه سالی، هر از چند گاهی تبلیغاتی مبتنی بر فعالیت های از این دست همچون تبلیغ سرمایه گذاری در بورس می بینید زیاد متعجب نشوید، این روز ها به قدری استفاده از پول های شبهه دار طرفدار پیدا کرده است که عده ای از دانشجویان حتی در قالب انجمن های فرهنگی دانشگاه اقدام به تشویق به سرمایه گذاری در این جور جا ها می کنند. البته از این نکته هم نباید غافل بود که این انجمن ها با نظارت امور فرهنگی دانشگاه فعالیت می کنند پس طبیعی است که در امور فرهنگی که جشن های آنچنانی تالار شقایق ها را در سال گذشته در کارنامه دارد و بار ها نیز میزان پایبندی اش را به تعالیم اسلامی نشان داده است این گونه فعالیت ها آنقدر ها هم دور از انتظار نیست. 

علی ناصری/320 کلمه

  • نشریه دانشجویی مستضعفین
۱۵
آبان

منقرض شده

اهای "دانشجو "نکند روزی برسددر دوشنبه بازار  جامعه بساط کنیم و ازسر این که کتری تحصیل مان روی  اجاق است ،ارمان خواهی  مان را به پوست خیاری اب کنیم.

"ای خر مگس معرکه های بکر"، من می ترسم این حذف واضافه های زندگی کاری بدست مان دهد  که دیگر" آز سماجت و کارگاه  جسارت مان"  را بر نداریم .

"ای کاسه داغ تر از اش  مشکلات "،من دلم میگیرد اگر ببینم هیزم وجودمان  زیر دیگ حق خوری ها می سوزد ، من و تو را ساختند زیر کاسه و کوزه شان بزنیم.

 

من و تو را میگویم ها  که این روزها کبریت بی خطریم و بیژامه پوش لحظه های فراغت .

بیا نگذاریم تاریخ امروز،به تبار ما بگوید :"منقرض شده " .

125کلمه/حمید رضا ابتهاج

  • نشریه دانشجویی مستضعفین
۰۸
آبان

بسم رب المستضعفین

از آن جایی که مکاتب نقش ابزار را در زندگی بشر ایفا میکنند.اساس ماندگاری هر مکتب و ایدئولوژی،پویایی و کارامدی آن است.تقریبا 1400 سال است که اسلام محمدی(ص) پایه گزاری شده و علارغم تمام دشمنی های هایی که از همان اوان(ماقبل از بعثت)شروع شروع شده و هنوز هم ادامه داردو غلط کاری ها و اشتباه کاری ها ی امت اسلام،توانسته نفس بکشد.اساسآ مکاتب پویا آنهایی هستند که توانسته اند نیاز جوامع بشری را تامین کنند و آنگاه که نتوانسته اند حذف شده اند.

من در این مقاله ی کوچک میخواهم اصلی ترین اساس ماندگاری و مهمتر از آن پیدایش اسلام را بررسی کنم مبنای وجودی تمام ادیان آسمانی و بالتبع فلسفه ی تمای بعثت ها ،برای بسط توحید بوده است.ولی چون زمینه ی رشد توحید وجود نداشته،اولین قدم انبیا زمینه سازی بوده.این زمینه سازی همان هموار کردن و بستر سازی برای  رشد درخت توحید است،وبر همین اساس تمامی انبیا به دنبال برقراری قسط و عدل برآمده اند و به جرئت میتوان مدعی بود که عمر انبیا به برقراری عدالت گذشته وآنگاه که اثرات عدالت در جامعه ای پدیدار گشته،آن جامعه به سمت توحید قدم برداشته است.خب این همان اختلاف گپی است که مکاتب روحانی را از مکاتب ساخته بشر جدا میکند.این عدالت همان اساس دافعه و جازبه است،که محرومان را به سمت خود میکشد و بی دردی بی دردان را تحمل نمیکند.این عدالت همان مرز و تار مویی است صراط مستقیم را از الباقی صراط ها جدا میکند.بر اساس همین بنیه فکری است که اسلام بی دردی،اسلام تبعیض یا همان اسلامی که برای ایجاد عدالت نمیجنگد را میتوان اسلامامریکایی نام داد.

این اسلام امریکایی یعنی اسلامی که هیچ جوابی برای ظالم ندارد.بالتبع ما زیارت عاشورای امریکایی،بسیجی امریکایی،حزب اللهی امریکایی و دعای کمیل امریکایی هم داریم.من نمیدانم دعای کمیلی که به اقتدای حضرت علی نباشد میخواهد چه دردی ازما دوا کند.من نمیدانم گریه ای که برای مصائب امام حسین باشد ولی به اقتدای حضرت نباشد چگونه ممکن است آدم سازی بکند.کجای تاریخ،کدام پیامبر این گونه انسان سازی کرده.همان زمانی که امام حسین در قتلگاه به خون میغلتید،خیلی از مسلمانان امریکایی آن زمان در حال راز و نیاز با خدا بودند-بله باالظاهر مسلمان ولی با حسین زمان نبودن،اوج نا مسلمانی است،خیلی هاشان از پشت جبهه دعا میکردند.و این تاریخ همان طور تکرار شونده جلو آمده تا وقت به آزمایش ما رسیده(اگر ظلم ظالم مختص به یک زمان خاص است،کربلا هم همینطور است)حال ما بیاییم ریشو ترین و اسلامی ترین فرد دانشگاهمان هم باشیم اگر عاشورایی نباشیم(امریکایی هستیم)اگر به دنبال برقراری عدالت نباشیم یعنی عمل ما معلوم نباشد که در کدام طرف همان تار مویی که قبلا اشاره کردم،قرار دارد،پس چه فایده....

  • نشریه دانشجویی مستضعفین
۰۵
آبان

چگونه دیوانه شویم!!

خیلی سخت نیست در زمانه ما کاری کنی که دیوانه محسوب شوی ! ساده ترین کار این ست که بگویی:" سلام".

اگر باور نمی کنی، داستان من را بخون.من هم مثل تو  فکر میکردم تا اینکه یک روز وقتی در مسیر همیشگی خانه  راه می رفتم. خواستم سر به سر یک فروشنده دکه روزنامه فروشی بگذارم .پس  هنگام عبور از انجا از دور ،با  یک لبخند ملیح دستم را بالا اوردم وبا صدا بلند گفتم:" سلام" .

مرد فروشنده که معلوم بود جا خورده سرش را برگرداند و با تعحب دستی به نشانه پاسخ بالا اورد .بعد من هم بدون هیچ تغییری سرم را  پایین انداختم و به راهم ادامه دادم ،در حالی فکر می کردم سر کارش گذاشتم وزیر پوستی های های میخندیم .گذشت و فردا وقتی بدون اینکه متوجه کار دیروزم باشم از انجا رد شدم. نا گهان دیدم مرد فروشنده دم در دکه اش ایستاده است، انگار که منتظر کسی باشد .وقتی مرا دید دستش را بالا برد وگفت" سلام .من شما را میشناسم؟".

من هم در همان حالت راه رفتن با پررویی تمام و یک خنده همیشگی رو به اوکردم و گفتم:" سلام جانم.(مثل مهندسا) خسته نباشید .نه فکر نکنم!؟".

مرد فروشنده _ پس چرا دیروز به من سلام کردی ؟

من هم سرم را به نشانه شرم بایین انداختم ودر حین راه رفتن از سر نا چاری گفتم:" اخه من دیوونم.مگه دیونه ندیدید؟!".

مرد فروشنده خندید. سری تکان داد و رفت داخل دکه.حالا هر روز سلام ما گرم تر وخنده هایمان بیشتر میشود ومن دیوانه تر به نظر می ایم .ولی دیوانگی هم عالمی دارد...

حالا هم وقت شماست که امتحان کنید .شما ی دانشجویی که زندگیت سرد شده،خسته ای از حجم درس ،کار ،زندگی...بیا رنگ تازه ای به زندگیت بپاش.میگویی چگونه؟ کافی ست سر تان را بالاکنید و به اطراف خوب نگاه.وبه غریبه ترین شخصی که می بینید با صدایی بلند و خنده ای گرم بگویید:" سلام" .

تبریک می گویم شما حالا یک دیوانه اید!!!!

تعداد لغات 325/حمیدرضا ابتهاج

  • نشریه دانشجویی مستضعفین
۰۴
آبان

خوابگاه پسران_نیمه شب_اتاق یکی از بچه ها

_بجه ها اومد .اماده باشید.

تق تق صدای باز شدن در

_چرا چراغا خاموشه؟

_بجه ها یک ،دو ،سه شروع کنید!!!

_نهههههههههههههههه

حالا بجه هادر کشمکش

_علی قشنگ پتو بنداز روسرش.


_فقط فرار نکنه ها!!!!تق!!!

_حسن چاق شدیا!!!زارت!!!

_حسنی اینا همه محبته بگیر که اومد!!زورت!!!!!

_حسن جان فقط منم که نمی زنمت!!ولش کنید بد بختو!!!!!بوب!!!!

_بچه ها محکم بگیریدش !حالا علی کریمی پشت توپه..... دور خیز میکنه...... و حالا با تمام قدرت میزنه(شترقققققققققققققق)  و...گللللللللللللللللللللللل

_اخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ!!!!!

چراغا روشن شد

_ااااا...کی چراغارو روشن کرد .من هنوز یه دل سیر نزندمش!!!!!

یهو بچه ها میبینن حسن دم در

_اگه این حسنه پس این کیه؟(اشاره به پتو)

حسن با( یه لبخند شیطانی) _من جای شما بودم فرار میکردم .چون من از سرپرست خواسته بودم بیاد شوفاژ اتاق رو نگاه کنه !حالا به نظرتون زیر پتو کیه؟!!!!!!.

حسن _همیشه برای این جور عملیات ها تیم شناسایی  حتما داشته باشید!!!!! 

نکته اخلاقی :  بعضی شوخی ها از کنترل ما خارج میشوند انها را انجام ندهید!!!!

تعداد کلمات:170 کلمه-نویسنده: حمید رضا ابتهاج

  • نشریه دانشجویی مستضعفین
۲۳
مهر

در زمینه عدالتخواهی، می‌توانید قانون اساسی را مطالعه کنید و ببینید اگر ما بخواهیم عدالت اجتماعی را با همان مفهوم متعارفی که همه می‌فهمیم، تحقّق ببخشیم، باید از کدام دستگاهها چه توقّعهایی داشته باشیم. ۱۳۸۲/۰۸/۱۵


من می‌خواهم غالب یا بیش از غالب بدنه دانشجویی کشور، مجموعه‌ای متعهّد و دارای احساس مسؤولیت نسبت به آرمانهای دانشجویی باشند. یکی از این آرمانها مسأله علم است؛ دومی عدالتخواهی است و آرمان سوم، آزاداندیشی و آزادیخواهی است. ۱۳۸۲/۰۸/۱۵


نباید به‌طور دائم در عرصه‌ی تجربه و ترجمه - علم ترجمه‌ای، حتّی فکر ترجمه‌ای، ایده و مکتب و ایدئولوژی و اقتصاد و سیاست ترجمه‌ای - بمانیم؛ زیرا این ننگ است برای انسان که از خرد، سنجش، تحلیل و درک و فهم خود استفاده نکند۱۳۸۲/۰۹/۲۶

سیاست زدگی و سیاست بازی به هیچ وجه مورد تأیید نیست اما سیاست گری و برخوردار شدن از قدرت فهم و تحلیل سیاسی، نیاز مبرم دانشجویان و دانشگاههاست. ۱۳۸۵/۰۷/۲۵

 از دانشگاه همیشه و در همه جا این انتظار هست که محل جوشش و اوج دو جریان حیاتی در کشور باشد: اول، جریان علم و تحقیق؛ دوم، جریان آرمان‌گرایی‌ها و آرمان‌خواهی‌ها و هدفگذاری‌های سیاسی و اجتماعی. ۱۳۸۷/۰۹/۲۴

باید همت شما این باشد که در دنیا به وضعی برسیم که اگر کسی بخواهد به تازه‌های علمی دست پیدا کند، مجبور باشد زبان فارسی یاد بگیرد. ۱۳۹۱/۰۷/۲۲

من همه‌ی دانشجویان را به «دانشجویی» به معنای واقعی کلمه - یعنی دنبال علم رفتن - و به فعالیتهای متناسب با دانشجوئی دعوت میکنم؛ چه فعالیتهای اجتماعی، چه فعالیتهای سیاسی. ۱۳۹۲/۰۵/۰۶




  • نشریه دانشجویی مستضعفین
۱۰
مهر

بسم رب المستضعفین
إِن تَمْسَسْکُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْکُمْ سَیِّئَةٌ یَفْرَحُواْ بِهَا وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ لاَ یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئًا إِنَّ اللّهَ بِمَا یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ
در راس همه ی مسائل اسلامی ما قضیه مواجه با امریکاست / ملت ما دشمن شماره ی یک خود را امریکا می داند
سکوت در برابر مسئولیت/ مسئولیت در برابر سکوت 
کانون عدالتخواه قسط شاهرود سکوت در برابر هرگونه نفوذ امریکا را مذموم اعلام کرده و خود و همه ی ملت را مسئول آینده ی انقلاب می داند. لذا در این برهه ی تاریخی که دشمن آخرین ترفند های ظالمانه و زیرکانه ی خود را برای نفوذ به انقلاب به کار گرفته نمایندگان ملت را مسئول عدول از مواضع انقلاب میدانیم و حمایت همه جانبه ی خود را _دراین سکوت و رخوت کم سابقه مسئولان وروحانیون و آگاهان جامعه دراعتراض به روند رسیدگی برجام و ابهامات لغو تحریم ها _ از طلبه قمی و تمامی متحصنین درمقابل مجلس شورای اسلامی اعلام می کنیم و ما نیز به جمع متحصنین در مقابل مجلس شورای اسلامی میپیوندیم و از همه دلسوزان و دلباختگان این کشور و انقلاب دعوت بعمل می آوریم که در این شرایط حساس و پیچ تاریخی برجام، مشتاقانه به این حرکت بپیوندند.

 پایداری و ایستادگی همه متحصنین را تا احقاق حق ملت خواستاریم

به امیدظهور عدالت گستر گیتی
کانون عدالتخواه قسط شاهرود

  • نشریه دانشجویی مستضعفین
۰۸
مهر

استاد کلمه دوس داشتنی برای کسانی که میخواهند به استادی برسند و کلمه ای ناراحت کننده برای شاگردان

چرا استاد در دید یک شاگرد باعث حس منفی می شود(البته نمیخواهم همه استاد ها را با یک چشم ببینید بلکه دیدگاهی که هر دانشجو از کلمه استاد دارد منظور بنده است)؟مگر بنابر احادیث و روایات و همچنین عرف معمول جامعه ، استاد جایگاه بالایی ندارد؟پس چه چیزی باعث این تفکر شده است؟

برای این بحث باید استاد را از جهات مختلف مورد نقد و بررسی قرار داد البته نمی توان مشکلات اموزشی و همچنین سیستم نمره گذاری را نادیده گرفت ولی چیزی های دیگری هم هست که به این بدبینی دامن میزند. برای اینکه استاد را بررسی کنیم اولا باید مسئولیت استاد در قبال جامعه و همچنین دانشجو را ببینیم چیست، و ایا این مسئولیت را درست انجام داده یا خیر؟

مسئولیت در قبال جامعه

وضعیت و مشکلات جامعه را همه می دانیم ومیدانیم که کشور ما بدلیل اسلامی بودن و رویکرد استکبار ستیزی همیشه مورد هجمه های مختلف(فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و...) از کشور های استکباری است و از انجایی که کشور های مستکبر، کشورهای قدرتمندی هستند ما برای مقابله با ان ها باید بر روی علم سرمایه گذاری کنیم زیرا العلم سلطان یعنی علم باعث قدرت میشود حالا با این تعریف ها انتظاری که از استاد میرود این است که بیایند و مشکلی از مشکلات کشور را از روی دوش نظام برداند ولی چیزی که دیده میشود اینطور نیست و اساتید عموما هدفشان این است که درس بخوانند مدرک بگیرند و همین درس ها را به شاگردان بیاموزندعملا این دیدگاه باعث بوجود امدن یک چرخه بی هدف می شود که فردی دکتر یا مهندس شود بعد دیگری را دکتر یا مهندس کند و دیگری هم کس دیگری را؛ در صورتی که هدف اصلی از دکتر و مهندس شدن این نیست در هر صورت این چرخه در کشور بوجود امد و همین یکی از عوامل بدبینی افراد نسبت به استاد هاست

مسئولیت در قبال دانشجو

ترم های مختلف می گذرد و استادهای مختلف وارد کلاس های میشوند و درس های مختلفی می دهند و عموما با رویکرد رفع مسئولیت، روابط(فرمول ها) را به دانشجو میگویند و اخر ترم با یک امتحان دانشجو را میسنجند

سوال اول این است که هدف استاد از این درس ها چیست؟ایا مگر قرار نیست دانشجو یک چیز جدید یاد بگیرد؟ایا با این تئوری ها و روابط، دانشجو میتواند کاری انجام دهد؟ ایا استاد هدفی در راستای تربیت دانشجو برای کار عملی ندارد؟ مگر بارها در احادیث و روایات ندیده ایم که علم بدون عمل هیچ ارزشی ندارد؟ پس چرا رویکرد اساتید اینگونه است؟

در اینجا جا دارد بگویم که در اروپا و کشورهای توسعه یافته اصلا به هیچ عنوان اینهمه روابط به دانشجو یاد نمیدهند بلکه در حدی که به ان ها می اموزند از ان ها کار عملی میخواهند و این امر باعث جذب دانشجو و توسعه کشور های شده است ولی در کشور ما بخاطر تئوری های فراوان و همچنین ملاک های نمره و امتحان باعث شده تا دانشجو نسبت به استاد حس بدی داشته باشد و در کل نسبت به دانشگاه حس بدی پیدا کند

ما همچنان امیدواریم اساتید با ررویکردی جدید که در راستای اهداف کشور است پا بر روی سیستم گذشته گذاشته و سیستم جدیدی در قبال مسئولیت هایشان به کار بگیرند

539کلمه

جواد آذری کارمزدی

  • نشریه دانشجویی مستضعفین
۰۸
مهر

جناب آقای دکتر کاظم جلالی،نماینده مردم شاهرود و میامی؛سلام علیکم
قال محمد (ص): کلکم راع و کلکم مسئول
پیرو وظیفه انقلابی خود بر آن شدیم که وظیفه خطیر جنابعالی را  مجددا یادآور شویم.
انقلاب اسلامی در یکی از بزرگترین پیچ های تاریخی خود وجود دارد ،که در صورت شناخت صحیح و بموقع مسئولین  و خواص جامعه از مسئله ،میتوان این پیچ را به فرصتی برای پیشبرد انقلاب تبدیل کرد.
صحبت های اصلی را از آنجا شروع میکنیم  که آنچه در این مذاکرات چندین ساله – که در برجام جمع بندی می شود- عاید ملت ایران شد، چیزی جز لگد مال کردن حیرت آور چهارچوب استقلال و عزت نظام یعنی همان خطوط قرمز رهبری که بارها اعلام فرموده اند،نبوده و نیست و هر آن کس که متوجه این خطر بزرگ نباشد،اگر مغرض نباشد،جاهل و کوته نظر است.
خطاب ما نه فقط به شما بلکه به تمام نمایندگان مجلس است.شما نه فقط نماینده مردم شاهرود بلکه نماینده یک ملت 80 میلیونی با ده ها هزار شهید هستید،نماینده ای که باید پاسدار اصول و آرمان های انقلاب باشد. حال چه شده است که در مقابل این فاجعه سکوت پیشه کرده اید؟
شما براساس نص صریح قانون اساسی موظف به نظارت برمعاهده های بین المللی هستید.معاهده ای که قرار است سرنوشت یک ملت و یک کشور را برای سال های درازی تعیین کند.مجلس که باید در راس امور باشد،به کدامین دلیل وظیفه انقلابی خود را انجام نمیدهد واز دور فقط نظاره گر ماجراست؟؟؟
مگر آقایان، مواضع صریح رهبر انقلاب به گوششان نخورده است که این چنین به خواب رفته اند؟ مجلس شورای اسلامی این مسئله را با کدام ترازو می سنجد که متوجه درنوردیده شدن خطوط قرمز استقلال و امنیت کشور نمیشود؟
سوال ما از شما و سایر نمایندگان  این است که آیا یک بارمحض رضای خدا، برجام را خوانده اید؟ اگر نخوانده اید که وا اسفا و اگر خوانده اید و با این وجود ساکتید باز هم وا اسفا .
سخن آخر...
کانون عدالتخواه قسط و سایر دانشجویان و مردم انقلابی، ضمن دعا، امیدوار است که شما وسایر نمایندگان مردم به دور از هرگونه ملاحظه و محافظه کاری،با چشمی باز و با دیدن لوای انقلاب اسلامی  بتوانید وظایف خود را به نحو احسن انجام داده و باعث پیشبرد انقلاب شوید چرا که کنون زمان حضور است و فردای عاشورا چیزی جز پشیمانی و خون دل خوردن نصیبتان نمیشود.
به امید ظهور عدالت گستر گیتی
کانون عدالتخواه قسط دانشگاه شاهرود
  • نشریه دانشجویی مستضعفین