سگان هم به عدالت نیاز دارند

                                                                 بسم رب الشهدا

امروز اگر امت اسلام،نه! فراتر میروم،اگر امروزبشریت برای مرگ انسانیت بگرید. کم است،هرچند که این عالم،در مرگی خواب آلود فرو رفته است.

داشتم میگفتم،این بشریت به خوابی مرگ آلود فرو رفته.گاهی مانند خوابزده های کابوس دیده ازجا میپرد،حرکتی میکند و دوباره میمیرد.آری حرکتی میکند که اصل انسان بودنش را به زیر علامت سوال میبرد.این انسان خوابزده مفلوک به جایی میرسد که برای دفاع از حقوق سگ فریاد برمی آورد وقیام میکند.قیامش را به جایی میبرد که تمام تحرکات عدالتخواهانه را عدول دهد.خواسته اش را می آورد به میدانی که از بس خالی مانده،مجال ساخته برای سگبازان متجدد روشنفکر.واین میدانی که میبایست جولانگاهی میشد برای احقاق حقوق مردمی مثلا مردم خوزستان،الان قرار است حقوق سگ را زنده کند.نمیدانم که چطور مرگ سگ دیده میشود ولی مرگ انسان نه.

درد در اینجا به اوج میرسد که این روشنفکران شکم پر هیچ دغدغه ی بشر دوستانه ای نداشته،که اینبار برای محکومیت سگ کشی قیام کرده اند و رسما قدم برداشته اند برای پرده انداختن به روی ناعدالتی ها.و این همه اش برمیگردد به دانشجویان این مملکت. و این صحبتم از آن جاییست که لالایی آن خواب زدگی سرمنشا اش از دانشگاه بوده،آری،وقتی که نخبگان این مملکت،فرقی ندارد ریش دار یا بدون ریش،در خواب باشند ،وقتی هیچ عکس العملی به این تبعیض اجتماعی و این بی عدالتی مفرط نشان ندهند و ککشان نگزد از پا برهنگی مستضعفان،وقتی هر روز ساکت تر از روز قبل خود باشند که نکند یکوقت این صدای لالایی درون دانشگاه خفه شود،باید انتظار این مطلب را هم داشت.

بله،امروز روز مرگ است برای عدالتخواهی که دم میزند از حقوق پابرهنگان عالم.

سرهنگی، کماندار ادبیات انقلاب ایران

مهدی مکفی - وقتی که فهرست کاندیدهای چهره ی فرهنگی هنر انقلاب رو گفتند اصلا فکر نمی کردم مرتضی سرهنگی بشه، اصلا نمی شناختمش. می گفتن برای همکاری در تولید چهار رمان پایی که جا ماند ، لشکر خوبان ، دختر شینا و زندان الرشید جایزه را گرفته..

رفتم سراغ رزومه اش، روزنامه نگار بوده است، با روزنامه جمهوری اسلامی همکاری داشته است و مدتی سردبیر روزنامه ایران هم بوده است.

از سال 67 علاوه بر روزنامه نگاری در حوزه هنری، دفتر ادبیات و هنر هم فعالیت می کرده است، کتاب هایی در زمینه دفاع مقدس نوشته است و دو کتابش حائز رتبه در جشنواره ها شده اند. بر یکی از کتاب ها هم رهبری تفریظ زده اند. سردبیر دو هفته نامه کمان هم بوده است.

بعد دیدن این رزومه با خودم گفتم خیلی ها مثل این بنده ی خدایند، یا قوم و خویش داورا است، یا حزبی بازی بوده است. من که نرگس آبیار کارگردان شیار 143 و دکتر فاضل نظری رو بیشتر قبول داشتم

تا اینکه به صحبت رهبری درباره او رسیدم..

« اگر بنده شاعر بودم، یقیناً در مدح شماها، در مدح آقاى سرهنگى، در مدح آقاى بهبودى، در مدح آقاى قدمى، در مدح همین خاطره‌سازان و خاطره‌انگیزان قصیده مى‌ساختم؛ حقیقتاً جا دارد؛ چون کارِ بسیار بزرگ و بااهمیتى است...»

با خودم گفتم « نه مثل اینکه خبری هست.. »

روی کلمه خاطره ساز و خاطره انگیز زوم کردم؟؟!!..

بعد دیدم خبرگزاری فارس و قدس آنلاین نوشتن:

« تلاش هایی که او برای اعتلای هنر و بخصوص داستان انقلاب کرد، باعث شد فضا برای ورود داستان نویسان موفق مهیا شود. خیلی‌ها نمی دانند اگر امثال مرتضی سرهنگی و علیرضا کمری نبودند، حالا نه خبری از «دا» بود و نه جریان «من زنده ام» راه افتاده بود و نه «پایی که جا ماند» به چاپ های بی سابقه رسیده بود و نه خیلی چیزها،  کارها و آثار دیگر اتفاق می افتاد. »

هومم..، خودشه..

« نکته مهم دربار سرهنگی این است که او در حقیقت یک متخصص بی مانند کشف معادن پرمحصول اما ناشناخته است. او به درستی در جاهایی که لازم است رگه هایی را پیدا می کند، با صبر و حوصله پیش می رود و وقتی به رگ اصلی دست پیدا کرد و کشف بزرگ را انجام داد، اصلاً شتاب زده نمی شود، سعی می کند بیشترین و بهترین محصول را از دل معدن ناشناخته اش بیرون بکشد و وقتی محصول به بار نشست به جای اینکه خود را در صف اول جا بزند و افتخارات را برای خود کنار بگذارد، اجازه می دهد آنهایی که در دل میدان بوده اند، جلو بایستند و مطرح شوند. او خود چند قدم عقب می ایستد و در انتظار کشف معدنی تازه می ایستد. »

« آنچه مرتضی سرهنگی را موفق به دریافت نشان هنر انقلاب کرده دلیل تأثیرگذاری او و ایجاد ادبیات دفاع مقدس و گونه ای از ادبیات بوده که به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی، کشور را از ورود ادبیات وارداتی بی نیاز کرده است. »

...

تا حالا به حوزه های کاری زیادی برخوردم که یا داشت تازه راه می افتاد و یا به گل نشسته بود می خواستند بلندش کنند، تو این جور مواقع اگر یکی باشه که یک تنه راه بیفته، کارای زمین مانده را خودش به عهده بگیره و جلو ببره، وقتی هم که به نتیجه نزدیک شد کار رو بده دست یکی از زیر دستاش تا تمومش کنه، اون حوزه به یک جای درست و حسابی می رسه، بعد به نتیجه رسیدن چند تا کار چند تا نیرو مثل خودش ساخته، که معروفیت خودش رو دارن، یعنی مثلا در اینجا و در حوزه ادبیات دیگران هم زیردستان او را به عنوان یک نویسنده جبهه و مقاومت می شناسند که در بسیاری از آرا شبیه اوست..

با خودم فکر می کردم چرا اسم دو هفته نامه را گذاشتن کمان؟..

آرش کماندار کسی بود که بعد از یک جنگ طولانی بین ایران و توران انتخاب شد تا مرز ایران را تیری که از چله ی کمان او در می آید مشخص کند. او بر قله ی دماوند می رود، تیرش از صبح تا شامگاه در پرواز است و بر رود جیهون فرود می آید. بعد از پرتاب تیر آرش می میرد ولی لقب کماندار ایران برای همیشه بر روی او می ماند..

مسلما بعد از انقلاب تعیین حد و مرز و در هنر انقلاب و هنر مقاومت مسئله بسیار مهمی بوده است که تاکنون بر دوش اشخاصی چون مرتضی سرهنگی بوده است، و مسلما گزافه نیست اگر او را « کمان » دار ادبیات انقلاب بدانیم ..

---

 پ.ن. آثار مرتضی سرهنگی

«اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی» مقام اول انتخاب کتاب سال دفاع مقدس و کتاب 'پا به پای باران' مقام اول گزارش. و دیگر آثار او 'مثل ماه'، 'اسم من چفیه است'، 'اسم من پلاک است'، 'اسم من خاکریز است'، 'خرمشهر؛کوجهان آرا'، 'مرتضی آئینه زندگی ام بود'، 'سفربرمدار مهتاب'، 'باغ انگور، باغ سیب، باغ آیینه'، 'خانه کوچک، زندگی بزرگ' و 'حرف ما است.

 « پ.ن.2. تقریظ رهبری بر کتاب « پا به پای باران

این دو نوشته، گویا، پرسوز، دردمندانه و هنرمندانه است. دست این عزیزان درد نکند که درد دل غریبانه‌ی یک شهر، بلکه یک ملت را چنین پرمهر و دلسوز، روایت می کنند - تاریخ ما بعدها نه فقط خرمشهر و جوانها و پدر و مادرهای مقاوم آن را، که این دلها و وجدانهای بیدار و حقجو و حقگو را نیز، ستایش خواهد کرد که نگذاشتند قصه‌ی جهادی به آن عظمت در لا بلای یاوه گوئیها و هرزه درائیهای زمانه گم شود. درود بر بهبودی ها و سرهنگیها .. سوم رمضان 1412 18 اسفند 70

شماره 39 مستضعفین + دریافت

بسم الله الرحمن الرحیم

شماره 39 مستضعفین منتشر شد.

برای دریافت اینجا کلیک کنید.

منتظر نظرات، انتقادات و پیشنهادات شما هستیم.

یاعلی

جواب سوالات با توجه به نظر یکی از اساتید

به نام خدا

در رابطه با معیار رتبه علمی اساتید چند موئلفه مطرح است که در دو بخش آموزشی و تحقیقاتی تقسیم بندی میشود در بخش آموزشی تعداد واحدهای تدریس شده و کیفیت تدریس همچنین تعداد دانشجوی ارشد و دکتری تربیت شده مهم است در بحث تعداد واحدهای آموزشی یک حداقلی وجود دارد که باید رعایت شود مثلا استاد حتما باید 10واحد داشته باشد .در رابطه با کیفیت واحدهای تدریس شده یک معیار ارزشیابی دانشجویان هستند که تقریبا 40درصد سهم دارند و بقیه آن به عهده رییس دانشکده،معاون آموزشی و مدیر گروه است.

سوالات

سوالتی که باید از اساتید پرسیده شود!

منابع درآمدی دانشگاه کجاست؟ و ضریب هر منبع چقدر است؟

معیارهای رتبه  علمی دانشگاه چیست؟ ضریب هرکدام؟

عتاصر نطارتی(در حیطه علمی، فرهنگی، اقتصادی، خدماتی) کجاست؟ روش کار آن ها؟ دسترسی به گزارشات آن ها؟

ساز و کار نظارت اساتید بر مسئولان دانشگاه؟

موضع نهاد و بدنه ها ارزشی دانشگاه؟ میزان عامل اثر بودن در حوزه فرهنگ؟

عوامل عدم اجرای جدی کار فرهنگی در دانشگاه؟ نهدهای مسئول؟

چرا بین سطح علمی و سطح تکنولوژِی در ایران چنان شکاف عمیقی است؟ مشکلات و راه حل ها؟ ضعف در سیاستگذاری، عملکرد مسئولین و اساتید یا دانشجویان؟

میزان پذیرش دانشجو نسبتی با یشرفت علم دارد؟

برنامه کانون قسط برای گرفتن نظر شورا

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم اعوذ بک مِن علمٍ لاینفع

ارتباط دانشگاه با صنعت

هدف کانون عدالتخواه قسط برای یک سال آینده.البته این هدف رو به عنوان هدف کلی قرار داده بشه و کارهای دیگر در فواصل زمانی کوتاه تر میتونه انجام بشه. و دلایلم برای این هدف رو در زیر گفتم:

1. دغدغه خانواده ها برای فرزندان دانشجو برای اینده شغلی

2. مشکل درآمد زایی در دوران تحصیل و بروز مشکلات زیاد اعم از مشکل ازدواج

3. هم سطح نبودن میزان علم تئوری با علم عملی

4. اقتصاد مقاومتی و بیانات رهبری

5. وجود نیرو جوان زیاد و نبود شغل و پیر شدن کشور در چند سال اینده

6. از بین رفتن عمر دانشجو!!!(بعضی از افراد وارد یک رشته میشن ولی بعد از دانشگاه از یه جای دیگه سر در میارن و یه شغل دیگه)

7. اعتماد نکردن صنعت به دانشجویان و حتی افراد تحصیل کرده

8. پایین بودن میزان بازده صنعت به علت نبود علم روز در ان (زیر بند 3)

9. مخفی شدن و یا دیر کشف شدن بعضی از استعدادها بعلت نبود بستر مناسب

10. وابستگی شدید به نفت در صورتی که علم ما در بعضی از موارد بالاتر از حد جهان میباشد(زیر بند 3)

11. صادر نشدن انقلاب ما به کشورهای دیگر و یا به سختی صادر شدن!!!(بعلت اینکه اگر ما میتوانستیم عمل و صنعت خودمون رو مث علم پیشرفت بدیم کشور های دیگه خیلی راحت تر بهمون اعتماد میکردن و انقلاب راحتتر صادر میشد)

12. برای برقراری عدالت

13. بودن ما در بدنه دانشجویان!!!(البته بنظر بنده ما اول باید مشکلات اطرافیان رو حل کنیم بعد بتونیم قدم بزرگتر برداریم)

14. طبق سخنان امام علی!!!(علم بدونه عمل)

15. دوری از کارهای مقطعی برای حل مشکلات مردم و دانشجویان

بخاطر دلایل بالا و اینکه ما در یک دوره چن ساله یک هدف برای خودمون داشته باشیم نیاز بود که کاری انجام بدیم که بتونه یجورایی همه جانبه باعث پیشرفت کشور بشه(اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، علمی و صنعتی و همچنین انقلاب!!!) که ارتباط دانشگاه با صنعت همه این ویزگی ها رو داشت و همچنین بطور مستقیم با قشر دانشجو در ارتباط بود

پنجم اردیبهشت سال هزارو سیصدو نودو چهار شمسی مصادف است با شش رجب هزار و چهارصد و سی و شش قمری

«و من الله توفیق» جواد آذری کارمزدی

تا تاریخ هجده مهر نود و چهار باید کار های تحقیقاتی انجام شود بصورت کامل!!!

از تا رخ هجده مهر تا شانزده اذر(روز دانشجو) باید مطالبه گری انجام شود!!!

*البته تاریخ شانزدهم قابل تغییر میباشد(بستگی به پیشبرد کار دارد)

از تاریخ شانزدهم تا اخر سال 94 اعزام بعضی از گروه های قوی از دانشگاه به مراکز صنعتی!!!

در ادامه بررسی موانع و مشکلات موجود در پیش رو!

کارهای تحقیقاتی

1. خواندن ماده و تبصره های قانون در باره این قضیه و تمام قضیه ها مربوط

2. بررسی صحبت اساتید ردباره با این قضیه

3. بررسی میزان بودجه در این رابطه

4. شناخت تمامی ارگان هایی که در این رابطه مسئولند

5. شناختن تمامی مراکز صنعتی درون شاهرود

6. دلایل کار نکردن مسئولین این حوزه در این امر

مطالبه گری

1. دادن طرحی کامل با اطلاعاتی که بدست میاوریم

2. صحبت با تمامی مراکز صنعتی و چرایی ارتباط نداشتن

3. صحبت با تمامی مسئولین این در رابطه با اینکه چرا کاری صورت نمیگیرد

4. صحبت بادانشجویان(بصورت محدود با افرادی که کار عملی کردند)

5. صحبت با اساتید برای کمک و برقراری ارتباط

گروهای قوی

1. افرادی سابقه کار عملی دارند

دلیل اینکه افراد قوی باید در وهله اول اعزام شوند این است که تا با این کار اعتمادی از طرف صنعت به سمت دانشجویان حاصل بشود

در ادامه ما باید موانع و مشکلات رو بررسی و رفع کنیم و طرحی بزرگتر در حد کشور ایران ارائه بدهیم

از لیندا تا یمن !

دوست داریم تحولات یمن و کلیه ری اکشن های مردم بخصوص دانشجویان را با داستانی از گربه (لیندا خانوم) شروع کنیم !

نظرخواهی یرای شماره 39 مستضعفین

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام خدمت دوستان

دوستان لطفا نظرات و پیشنهادات خود را در مورد مطالب شماره بعد سریعتر اعلام بفرمایند. اگر مطلب آماده‌ای هم دارید از طریق رایانامه نشریه یا قسمت ارسال مطلب وبلاگ برسانید.

با تشکر.

یاعلی

شماره 38 مستضعفین + دریافت

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام

برای دریافت فایل شماره 38 مستضعفین اینجا کلیک کنید.

یاعلی

بیانیه کانون عدالتخواهی قسط به همراه 9 تشکل دانشجویی در باب مسکن

بسم رب المستضعفین

« این از حداقل حقوق هر فرد است که باید مسکن داشته باشد، مشکل زمین باید حل شود و همه‌ی بندگان خدا باید  از این موهبت الهی استفاده کنند، همه‌ی محرومان باید خانه داشته باشند، هیچ کس در هیچ گوشه‌ی مملکت نباید از داشتن خانه محروم باشد. بر دولت اسلامی است که برای این مسئله مهم چاره‌ای بیندیشد و بر همه‌ی مردم است که در این مورد همکاری کنند.»
                                                                          اولین پیام اقتصادی - اجتماعی امام خمینی (ره)- 21/1/1358


طبق فرمایش تاریخی حضرت امام خمینی(ره) در 21/1/58 مبنی بر حل مشکل زمین و مسکن مردم و رهایی قشر مستضعف جامعه از دست چپاول گران سودجو، وزیر مسکن را به بی برنامگی در رابطه با رسیدگی به حق مسکن مستضعفین متهم و تعلل وزارت برای تکمیل پروژه‌های مسکن مهر را محکوم کرده و دلایل خود را به شرح ذیل بیان می‌داریم:

1) حق مسکن از حقوق اولیه بشری است که طبق اصل 31 قانون اساسی «داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است. دولت موظف است با رعایت اولویت برای آنها که نیازمندترند به خصوص روستانشینان و کارگران زمینه اجرای این اصل را فراهم کند.» بنابر این اصل قانون اساسی دولت موظف است به این حقوق رسیدگی کند.

2) در بحث مسکن مهر، دولت قبل تعهداتی را در قبال مسکن مردم پذیرفته است و از آنجا که دولت‌های گوناگون در چارچوب حاکمیت جمهوری اسلامی هستند، دولت فعلی نیز باید تعهدات دولت قبل به مردم را در قبال مسکن مهر متعهد باشد.

3) قشر مستضعف جامعه گاهی تمام سرمایه خود را در طرح مسکن مهر سرمایه‌گزاری کرده‌اند و اکنون به علت نداشتن تمکن مالی آوارگی را تجربه می‌کنند.

4) طبق قانون دولت موظف بوده است، سرمایه‌ی آورده‌ی مردمی را که به صورت اقساطی دریافت شده به علاوه‌ی اعتبار تخصیص یافته از سوی بانک مرکزی را در تولید و تکمیل پروژه‌های نیمه کاره به کار گیرد که در این زمینه کوتاهی بزرگی صورت گرفته است.

5) وزارت مسکن حدود یکسال و نیم پیش بدون ذکر دلایل علمی متقن وکافی، طرح مسکن مهر را ملغی اعلام کرده و تا کنون هیچ طرح جایگزینی که از لحاظ علمی متقن و مورد تایید کارشناسان باشد و نیاز مسکن کشور را تامین کند در دستور کار قرار نداده و رسما به وزارتی منفعل تبدیل شده است.

6) نیاز سالانه ی کشور به مسکن در حدود دو میلیون واحد است که اگرسال‌های آینده هم به همین منوال، منفعلانه سپری شود، عقب ماندگی در این حوزه به فاجعه‌ای مهار نشدنی تبدیل خواهد شد.

لازم به ذکر است که تاثیرات سوء این سیاست گذاری‌های غلط و نابجا تنها منحصر به حوزه مسکن نمانده و سبب رکود در اقتصاد کشور شده است تا جایی که بعد از افزایش نرخ بیکاری، نوبت به سقوط سهام و نیمه تعطیلی شرکت‌های سیمان و فولاد رسیده و دلایل این اتفاقات ناگوار، سیاسی کاری عده‌ای معدود است ولی قشر ضعیف جامعه باید تاوان آن را بپردازد.

از این رو ما دانشجویان عدالتخواه  چند تشکل دانشجویی به حکم وظیفه‌ی شرعی و اجتماعی خود و در راستای امر به معروف و نهی از منکر بر آن شدیم که برای دفاع از حقوق مستضعفان قیام کرده و ان شاءالله تمام توان خود را در این راه به کار خواهیم گرفت.

به امید ظهور عدالت گستر گیتی
3/2/1394

کانون عدالتخواهی قسط دانشگاه شاهرود
مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه شهید باهنر کرمان
مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه ولی عصر(عج) رفسنجان
مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه شیراز
مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه گیلان
مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه فسا
مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه صنعتی اصفهان
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
بسیج دانشجویی دانشگاه فسا
انجمن اسلامی دانشگاه حکیم سبزواری سبزوار