نشریه دانشجویی مستضعفین

امام خمینی (ره): من امیدوارم که یک حزب به اسم حزب مستضعفین در تمام دنیا به وجود بیاید و همه مستضععفین با هم در این حزب شرکت کنند و... ندای اسلام را و وعده اسلام را که حکومت مستضعفین بر مستکبرین است و وراثت ارض برای مستضعفین است متحقق کنند. صحیفه امام جلد 9 صفحه 280

نشریه دانشجویی مستضعفین

امام خمینی (ره): من امیدوارم که یک حزب به اسم حزب مستضعفین در تمام دنیا به وجود بیاید و همه مستضععفین با هم در این حزب شرکت کنند و... ندای اسلام را و وعده اسلام را که حکومت مستضعفین بر مستکبرین است و وراثت ارض برای مستضعفین است متحقق کنند. صحیفه امام جلد 9 صفحه 280

نشریه دانشجویی مستضعفین
آخرین نظرات

تداوم راه شهدا در گرو اردوی راهیان نور!!!

يكشنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۳، ۰۱:۳۳ ق.ظ

                                                          بسم رب الشهدا

از کجا شروع کنم که حق مطلب ادا شود،کدامین واژگان در وصف راهشان طاقت محدودیت برگه کاغذ مرا دارند،نمیدانم.

اردوی راهیان نور ،راهیست برای شناساندن راه شهدا به نسل های نوظهور انقلابی.نمیدانم تا الان به این فکر کرده ایم یا نه.چند نفر از همانها که خدایی شدند اردوی راهیان نور رفته بودند.چند نفرشان تا قبل از جنگ سرمای کردستان و گرمای خوزستان را چشیده بودند.چند نفرشان کربلا رفته بودند.کمی که افکارمان را بالا وپایین کنیم،شاه کلام شهید آوینی در ذهنمان متجلی میشود که:

کربلا به رفتن نیست،به شدن است....که اگر به رفتن بود !!!!شمر هم کربلایی است

راه و هدف شهدا چه بود،که ارزش تحمل آن همه سختی را داشت،دلیلش چیست که ما اصل را ول کرده ایم چسبیده ایم به فرع و میخواهیم با اردوی راهیان نور ،راه شهدا را تبیین کنیم.غافلیم از اینکه با صحبت های در بسته و با سه چهار روز کنسرو خوردن و یا به خود سختی دادن نمیتوان شهدا را به جامعه شناساند،نمیتوان هدف شهدا را در جامعه نهادینه کرد.همین میشود که جامعه شهدای روزش را کم اهمیت میبیند چون تعریف شهادت را مختص جبهه و جنگ دانسته به جای اینکه به هدف معطوف شود درگیر کالبد شده.مصداق این صحبتم شهید خلیلی شهید امر به معروف است.که خیلی از همین بچه حزب اللهی ها کک شان هم نگزید برای این شهید والامقام.چون تعریفشان از شهادت چیز دیگریست.چون شهادت را در تیر و تفنگ میبینند.همین میشود که شهیدان زنده ی شهر و دیارشان را نمیشناسد و امر به معروف را جهاد نمیبیندو این همه اش به خاطر کم کاری ها و اشتباه کاری های ماست از بس ما درگیر فروعات و مستحبات بوده ایم غافل شدیم از آرمانهایی که باید نهادینه می شده.همان آرمانهایی که اگر نبودند حتی بعثت پیامبر هم ضرورت نداشت،چه رسد به شهادت در راه دین.

من نظرم این نیست که این اردو ها تـأثیر ندارند یا اینکه جزء کار فرهنگی محسوب نمیشود.فقط صحبتم اینست که ما تا هدف را نشناسیم (منظورم هدف از شهادت است)هزار تا از این اردو هارا هم برویم هیچ توفیری ندارد به حال ما.کل تأثیر این اردو فقط در جنبه زیارتی بودن آن نهفته است که یک حال خوب حداکثر یک هفته ای به انسان نا آشنا با هدف می دهد.و این همه اش به خاطر این است که اولویت کار فرهنگی را نمیدانیم یا نمیخواهیم که بدانیم .به جای ادای نماز قضاهایمان هی نماز مستحبی میخوانیم.کل کار فرهنگی یکسالمان را تعطیل میکنیم،که برای اردوی آخرسال بودجه کم نیاوریم.بعد هم می آییم جامعه مان را هی به خون شهدا قسم میدهیم که چرا دو تا تار مو از یک روسری بیرون زده.اصلا هم به روی خودمان نمی آوریم که ما به عنوان یک بسیجی دانشجو(مثلا روشنفکر)در مدت یکسال در مقابل هجمه ی عظیم فرهنگ غربی چه کار کرده ایم که حال و روزمان بهتر از این باشد.تازه این که چیزی نیست،یه زمانی گوشمان را که تیز میکنیم در مراسمی مثلا تدفین شهدای گمنام دانشگاه آزاد شاهرود میشنویم این زخم زبان را که:قبرستان که جای درس خواندن نیست.آخر ما کی آمدیم علی وار شهدا را معرفی کنیم مثلا در خانه ی مستضعفی را بزنیم بگوییم به نام شهدا ،دردت چیست.مگر شهدا دغدغه ای به جز این داشتند!!!!!!!!!


نتیجه این میشود که برای همین کار فرهنگیمان هی مجبور میشویم قیمت اردوهایمان را پایین بیاوریم یا زمان ثبت نام را افزایش دهیم  تا بلکه فرجی بشود این لیست توی دستمان به ردیف آخرش برسد و به اخر لیست که میرسیم تازه شستمان خبر دار میشود که عمدتا رفقای حزب اللهی مان(رفقایی که قدمی برداشته اند برای فهم مقام شهدا)راضی به شرکت در اردو شده اند و این همه اش به خاطر این است که ما هیچ بستری محیا نکرده ایم برای همه گیر ساختن عقایدمان،قدمی از قدم برنداشته ایم برای شناساندن شهدا به محیط دانشجویی،میخواهیم این معارف را کنسرو شده به خورد ملتمان بدهیم ما تنها زمانی میتوانیم داعیه دار این مطلب یعنی کار فرهنگی موثر باشیم که ظرفیت اردویی که معطر است به عطر شهدا دو ساعته پر شود.

مَخلص کلام،تا زمانی که ما به دنبال ساخت پوتین سه متری(کار تو دید و بزرگ) ولی تو خالی هستیم،همین آش است وهمین کاسه.فکر نمیکنیم که الان اگر همان شهدا بودند،با همان معیار های خودشان اولویت را،شهادت را،در چه میدیدند.آیا در پوتین سه متری و خرج های کم ارزش(از لحاظ فرهنگی)ولی میلیونی میدیدند،کمی که در مسأله ریز شویم وکار هایمان را با سنگ محک همان شهدا بسنجیم،تازه میفهمیم که چقدر دور شدیم از آرمانهایی که یک زمانی گفتمان جامعه مان شده بود و انسانها را به سمت خودش میکشید حتی به بهای شهادت.  

                                                                                                             اجرتون با آقا صاحب الزمان

  • علی ملا اسماعیلی

نظرات  (۱۲)

خب پیشنهادت چیه اخوی ؟
راه شهدا رو با چی زنده نگه داریم؟
اصلا چرا باید هدف شهدا را در جامعه نهادینه کرد؟
به نظرم حرفات از اونایی که شهادت رو در تیر و تفنگ می بینند شعاری تره!
  • بهنام خان محمدی
  • سلام
    "امروز زنده نگه داشتن راه شهدا کمتر از شهادت نیست" حتما این جمله رو شنیدین. جمله جمله کلیدیه، شهادت خودش هدف نیست وسیله رسیدن به هدفه و اجر و قربشم که مشخصه؛ حالا زنده نگه داشتن راه شهدا در حال حاضر یعنی شهادت، حالا راه شهدا چیه؟ دوستمون گفتن دفاع از مظلوم و ایستادگی در برابر ظالم، "«براى من مکان مطرح نیست. آنچه مطرح است مبارزه بر ضد ظلم است. هر جا بهتر این مبارزه صورت بگیرد آنجا خواهم بود..»(صحیفه امام، ج‏5، ص: 301)" تلاش برای برپایی و برقراری عدالت، رهبری صحبتی دارن که اگر نظام اسلامی به دنبال برقرای عدالت نباشد اصلا مشروعیت ندارد...
    زنده نگه داشتن راه شهدا هم حتما اردو و خرج‌های میلیونی نمی‌خواد، من نوعی وقتی امربه معروف و نهی از منکر کنم، وقتی به فکر مظلومین باشم، وقتی از مسئولین دانشگاه مطالبه داشته باشم با همین کارهای به ظاهر ساده راه شهدا رو زنده نگه داشتم...
    یاعلی
  • علی ملا اسماعیلی
  • سلام.ممنون از نظرتون.هدف شهدا همون هدف امام شهدا بوده و هست.و نظام اسلامی توی این کشور بر اساس ارمان های همون امام شهدا تشکیل شد یعنی دفاع از مظلوم و ایستادگی در برابر ظلم.و ما تنها وقتی میتوانیم بگیم ارمان نداریم که ظلم ریشه کن شده باشه یا خودمون.فقط با گفتمان شهدا میشه اونا رو زنده نگه داشت.
    با سلام
    مطالبی رو که تو متن اومده کاملا قبول دارم .انگار شهدا رفتند که ما محلی برای خودسازی داشته باشیم و هر وقت که روحمان احساس زنگار کرد به منطقه سری بزنیم یا وقتی اسم شهید میاد اولین کلمه ای که در ذهن نقش میبندد حجاب است البته توقعی هم نمیشود داشت وقتی در مراسمی  که برای شهدا گمنام میگیرند برای حجاب  دعا میکنند این ذهنیت طبیعیه .ولی با این وجود هم راهیان نور فرصتی برای تبلیغ چهره واقعی شهدا و راه شهداست  که متاسفانه بدون استفاده مانده و از این ظرفیت عظیم استفاده نمیشود و راویانی هم که نقش زیادی در جهت دهی ذهن ها دارند هنوز نتوانسته اند شرایط امروز را به درستی با آن زمان تطبیق بدهند.
  • بهنام خان محمدی
  • اردوی راهیان نور یک ظرفیت عظیمی است برای اجرای مدل کوچک اقتصاد مقاومتی ای کاش مسئولین برگزاری اردو و ستاد مرکزی راهیان نور به این نکته توجه داشته باشند.
    این مطلب را بخوانید:
    اقتصاد مقاومتی را از اردوی راهیان نور شروع کنیم
    سلام،بنده هم با نظرات شما کاملا موافقم.فقط کاش اصلاحاتی در متن انجام شود تا کسی این مطلب را به منزله ی مخالفت با اردوی راهیان نور نداند.مثلا درباره ظرفیتی که اردوی راهیان نور برای تبیین راه شهدا دارد و به دلیل غفلت ما از آن صرف نظر شده صحبت شود.
    رهبر انقلاب:نکته اصلی و کلیدی در اردوهای راهیان نور ،ایجاد زمینه برای ((زیارت با معرفت)) است.
  • علی ملا اسماعیلی
  • سلام.من هم با نظرات شما موافقم.ولی با این که اردوی راهیان نور اولویت اول کار فرهنگی بسیج بشه مخالفم.ابتدا باید جاهای دیگه و هدف شهدا تبیین بشه تا مجبور نشیم کلی بودجه براریم تا چند نفرو با زور التماس ببریم اردو.به خدا شهدا هم از این کارهای ما دردشون میگیره.یا علی
  • دیوید هیوم
  • 1-در دنیا راه های زیادی برای رسیدن به معنویت وجود دارد دین تلاشی برای رسیدن به معنویت است.ولی اصولا تنها راه نیست لذا فقط خواستم این مساله را خدمت دوستان عارض شوم که راه های دیگری هم برای انجام کارهای فرهنگی شما وجود دارد اگر شما گستره دید خود را از اسلام و شهدا و حتی خدا گسترش دهید و از جزم و جمود و دیوارها و حصار ها و اربابان و ملایان بی عمل و کم سواد خارج شوید
    2-به عنوان مورد دوم شما با انسان سر و کار دارید تاکید می کنم انسان نه یک ماشین که صرف یک دستورالعمل کار کند و اگر به آن جایی که شما می خواهید نرسد چپ کند و به ته دره سقوط کند
    3-نقد با دلیل باید صورت بگیرد نه صرف گفته ی یک شخص
    4-رابعا مفاهیم غرب و غرب زدگی را به درستی شرح دهید منظورتان از غرب زدگی چیست؟اصولا غرب زدگی یک اصطلاح بی معنی است غربی ها در تمام علوم فلسفی و علمی از ما جلوتر هستند لذا ما برای پیشرفت چاره ای نداریم مگر این که به طریقی بتوانیم الگوی پیشرفت آن ها را به اجرا در آوریم منتها به صورتی خاص و نه به شکلی عوام زده الگوی پیشرفت باید با نظر فلاسفه و روشنفکران جامعه با تحقیق و کاری علمی سامان یابد تا به نتیجه برسد
    5- من موافقم با نویسنده که می توان به جای این خرج ها همان را با نام به اسم شهدا خرج کرد فقط اسم شهدا حرمت دارد و می بایست در کارهای خیر مورد استفاده قرار بگیرد نه سرکوبگری و جهت گیری کثیف سیاسی

  • ناصر باغستانی
  • سلام.

    آقای خان محمدی خواستند بنده هم یک نظری بدم . من هم هر چه به ذهنم در مورد این متن بیاید می نویسم:

    1. متن سیر ندارد . نمی داند می خواهد از کجا شروع شود و به کجا ختم شود 2. زدن حرف های خط شکن به جای تمثیل پوتین و طعنه به پر کردن لیست نیاز به مبنای قوی دارد البته در جملاتی روان

    3. معلوم نیست نظر نویسنده در مورد زیارت چیست؟ ایشن می فرمایند (کل تأثیر این اردو فقط در جنبه زیارتی بودن آن نهفته است که یک حال خوب حداکثر یک هفته ای به انسان نا آشنا با هدف می دهد.) زیارت فی نفسه می تواند انسان ساز باشد ، به شرطی که یا شروع آشنایی باشد و یا تجدید بیعت کسی که یک سال است در بیعت است . من ته متن در نیافتم نویسنده به زیارت شهدا اعتقادی دارد یا نه.

    4. از اثبات شی به دنبال نفی ما عدا نباشید . این که بسیج در تمام سال خواب است از نخواستن یا ندانستن و یا نتوانستن است . مگر کار فرهنگی گیر پول راهیان است . اگر هم اینچنین باشد اگر راهیان بتواند اهداف تربیتی را محقق کند به قدر نیاز (نه به قدر اسراف ) باید برایش هزینه کرد.

    5. سخنان رهبری در مورد راهیان را در بیارید و تحلیل کنید.

    6. مشکل بنده با راهیان از چند جنبه است :

    • فضا سازی برای بردن افراد به گذشته نه شناخت جنگ پیش رو

    • همیشه باید دو چیز با هم قاطی نشوند : اختلاط نا محرم با عواطف و احساسات . این موضوع رو نمیخوام زیاد بازش کنم

    • بسته های محتوایی بی ارزش : بسته هایی که به ما لیوان مفت ، کیف مفت ، چفیه مفت و .. می دهد+ چند اسم و فامل شهدا و عکس +4 تا کتابچه که در بعضی موارد پشتش یک نفر کلی پول خورده(این مورد هم بماند)

    • راویان نا آشنا با خط امام و رهبری و مانده در تاریخ

    • ترویج روحیه منفعل شهدا شرمنده ایم به جای روحیه شهدا آماده ایم

    • اسیر شدن مبانی در قالب مصادیق آن هم از مدل 26 سال پیش

    • تاکید بر جو سازی و هدایت یک لحظه ای به جای تاکید بر مبانی فکری شهدا

    • معرفی شهدا به عنوان افراد معنوی و در بهترین حالت مطیع امام بدون بررسی جایگاه مردم و مطالبه از مسئولین در سیره شهدا

    • عدم پیگیری انگیزه ایجاد شده بعد از راهیان

    • اسراف فراوان در اردو ها از اطعمه و اشربه تا بسته های فرهنگی یا به عبارتی فرهنگ های بسته ای!

    7. در نتیجه ما با زیارت شهدا فی نفسه مشکل نداریم . ما با مدل سیاستگذاری این سفرها مشکل داریم

    8. در متن خودتان را در موضع دفاع از اصل زیارت شهدا قرار دهید و دلسوز انحراف خط شهدا .

    9. فرد نویسنده هم مثال شهیدش باز ذهن را به همان امر به معروف اولویت دهم رهبری (حجاب)می برد . این همه شهید علم و فناوری داریم که مدل مناسب تری هستند برای مثال

    10. از عبارام مطلق استفاده نکنید مثلا همین می شود که ...به جای ان بنویسید این بی توجهی به هدف می تواند آثاری همچون... داشته باشد

    11. نویسنده جایگزین خوبی برای آرمان شهیدان در امروز ارائه نمی دهد. البته با این متن شلوغ و از جنس درد و دل اگر هم بیان بکند در ذهن مخاطب نمی نشیند

    12. این عبارت جای خوبی ذکر نشده و خوب هم باز نشده است(نیست،یه زمانی گوشمان را که تیز میکنیم در مراسمی مثلا تدفین شهدای گمنام دانشگاه آزاد شاهرود میشنویم این زخم زبان را که:قبرستان که جای درس خواندن نیست)

    13. به نویسنده توصیه می کنم اول لپ حرف هایش را در چند عبارت روی کاغذ بنویسد و بعد هر کدام را ترتیب بدهد و بعد شروع به نگارش کند

    14. این عبارت اصلا نتیجه عبارات بالای خود نیست : (نتیجه این میشود که برای همین کار فرهنگیمان هی مجبور میشویم قیمت اردوهایمان را پایین بیاوریم یا زمان ثبت نام را افزایش دهیم  تا بلکه فرجی بشود این لیست توی دستمان)

    15. معیار کار درست جذب بالا نیست که می فرمایید (ما تنها زمانی میتوانیم داعیه دار این مطلب یعنی کار فرهنگی موثر باشیم که ظرفیت اردویی که معطر است به عطر شهدا دو ساعته پر شود.) معیار همان هایی است که اشاره شد.

    16. نیت خوانی خوب نیست : (کلام،تا زمانی که ما به دنبال ساخت پوتین سه متری(کار تو دید و بزرگ) ولی تو خالی هستیم،همین آش است وهمین کاسه)به جاش بنویس اگر ما به دنبال کار بزرگ و بی محتوا نیستیم ...

    حرف آخر : مبنای حرف ها ضعیف است و ارجاعات به بزرگان کم دارد. حرف ها به هم ریخته است و اصلا نظم ندارد. نتیجه گیری ها منطقی نیست.

    اما اصل دغدغه مناسب است و باید رویش کار کرد

     

     

     

     

     

  • علی ملا اسماعیلی
  • ممنونم که وقت گذاشتین
    1.سیر موفق نداشتن متن را قبول دارم
    2.طعنه های خط شکن متن مبنا دارند
    3.زیارت زمانی میتواند انسان ساز باشد،که فرد بداند برای چه،و برای چه کسی به زیارت رفته است.و بسیج باید ابتدای امر به زنده کردن ارمان ها بپردازد.زیارتی که مبنای حداکثری ان تفریح باشد(منظورم با اکثریت لیست ثبت نامی است)زیارت نیست.و قطعا انسان ساز هم نیست.تا ندانیم نماز را برای چه کسی میخوانیم و قبله مان کیست نمازمان،نماز نیست
    4.منظورم از کار فرهنگی را با مصداق بیان کردم.که با این پول خیلی بهتر میشود شهدا را شناساند وقتی در همان دانشگاه افرادی هستند که پول خرید یک جفت کفش ندارند
    5.زمانی که رهبری یک کاری را تایید میکند،بنا نمیشود که ما کارهای در اولویتمان را تعطیل کنیم بچسبیم فقط به یک کار.نمیدانم صحبت های اقای جلیلی در مورد اعتکاف را شنیده اید یا نه
    6.......
    7.من هیچ وقت نگفتم با زیارت شهدا فی نفسه مشکل دارم.اخر صحبت من روی پیش نیاز هاست
    8.تمام سعیم این بود که خودم را دلسوز این ارمان ها نشان بدهم.چون اگر نبودم اصلا دست به قلم نمیشدم
    9. ......
    10. ......
    11.ما نمیخواهیم ارمانی را جایگزین ارمان های شهدا قرار دهیم.ارمان های ما همه اش همان ها بود که امام راحل فرمودند
    12.صحبت شما را در این باب قبول دارم
    13. .........
    14. ........
    15.اتفاقا تاثیر گذاری کار ما،ان هم کاری که قرار است بر مبنای ایدئولوژی بعثت صورت بگیرد با توجه به میزان جذب هویدا میشود.یادمان نرود امام جذب 99.8درصدی داشت.
    16..........
    در کل بی نظمی مطالب در متن را قبول دارم
  • ناصر باغستانی
  • از برادر مصطفی امین از فارغین جنبش در گروپ فارغ التحصیلان پیرامون راهیان نور:
    بی برنامگی اردوی راهیان نور را در صورت افتاب سوخته یک سرهنگ سپاه علی بن ابیطالب دیدم که در فکه برای جماعت حرف میزد و از واقعیتهایی میگفت که لمس کرده بود و اغراق هم نمیکرد و دروغ هم نمیگفت و وقتی کم می آورد گریز به ناکجاآباد نمیزد، خیلی سنگین حرف میزد و من و محمد بن که قبلا برای ثریا مستند میساخت نشسته بودیم و فیلم طنزی کوتاه در مورد دفاع مقدس را میساختیم
    آخر صحبتها رفتم و به آن سرهنگ قمی خسته نباشیدی گفتم و پرسیدم از شهدا گفتی از خودت بگو، گفت ده روز است که هر روز زیر این آفتابم و تمام تلاشم را میکنم و تمام اخلاصم را جلوی چشمم میآورم، ولی نمیدانم همه می آیند و نگاهی می کنند و میروند بدون اینکه سوالی داشته باشند که به جوابی برسند، دلم هم برای قدیمی ها می سوزد و هم برای آینده گان
    در همین حین مدرسه دخترانه ای آمدند وارد مقتل شدند، قبل از ورود همه را به خط کردند و از مقابل دوربین مدرسه عبور دادند و قرار شد هرکسی اسمش را بگوید و رد بشود (شما بفرمایید ترویج خلاف عفاف برای چادری ها) بعد همه را به خط زیر آفتاب فکه نشاندند و با یک مداح ذاقارت به شروع به خواندن زیارت عاشورا کردند.
    جناب سرهنگ سپاه نشانشان داد و گفت: زیارت عاشورای اینجا را میتوانستند در مسجد محلشان هم بخوانند، اینجا کسی برای عاشورای خودش گریه نمی کند!!!

  • علی ملااسماعیلی
  • این جاست که باید گفت:
    جانا سخن از زبان ما میگویی/
    کل حرف منو توی چار جمله اوردی
    اجرت با سید الشهدا

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی